قبل از تدریس در یک جعبه سه تا عروسک (ببر و بز و بره) گذاشتیم و هر بار یکی ازکودکان را صدا زدیم و چشم‌هایشان را بستیم. یکی ازعروسک‌ها را به دستشان دادیم و همراه کودکان ویژگی‌های حیوان را می‌گفتیم مثل اینکه ویژگی‌های ببر را اینگونه بیان کردیم :وحشی است، در جنگل زندگی می کند، پستاندار است، گوشت خوار است و….
سپس وقتی حیوانات درون جعبه تمام شد خواستیم که واک اول آن‌ها را بگویند و این گونه واک ب را به کودکان معرفی کردیم.
و شروع به تدریس کردیم ویژگی‌های واک ب مثل ترکشی، دولبیی، وگویا بودن را آموزش دادیم. مثلا برای نشان دادن ترکشی بودن ازکودکان خواستیم که دستشان راجلوی دهانشان بگیرند و همگی گفتند که وقتی واک ب را می‌گویند باد به دستشان می‌خورد و یکی از کودکان گفت: واک ب را مثل توپ از دهانمان می‌اندازیم بیرون.
پس از تدریس و تمرین شعر و توضیح واژه‌های شعرمثل جویبار ودشت و….ازکودکان خواستیم چشمانشان را ببندند تا به سفر خیالی بروند و در این سفر تمام ویژگی‌های دشت، جویبار، صحرا و… را در این سفر گفتیم وکودکان تصور کردنند.
سپس با گیره‌ی لباس، تکه‌ای کارتن و مقداری نخ کاموایی با کمک کودکان بزغاله درست کردیم.
بعد از استراحت و زنگ تغذیه داستانک را بلندخوانی کردیم. هنگام بلندخوانی وقتی به جمله‌ی( هرکس دیگران را اذیت کند روی سرش شاخه در می‌آورد رسیدیم) یکی از کودکان گفت که دوستش هنگام تغذیه به او گفته که عروسیت مبارک و اذیتش کرده و از دوستش خواستیم که به کار بدش فکر کند.

مربیان: ایشانی و رمضانی

امروز یکشنبه ۱۲ آذر یکی از بهترین روزهای زیبای پاییزی کودکان پیش‌دبستانی ثمر مثل همیشه منتظر حضور وغیاب هستند. چون حضور و غیاب کودکان درخواست پیش‌دبستانی ثَمر به روش لب‌خوانی اجرا می‌شود.

برایشان جذاب است. بعد از حضور وغیاب کودکان همه با هم می‌گفتند: خاله به ما گفتین بیسکوئیت بیاریم. آوردیم . برایشان سوال بود. که چرا گفتیم بیسکویت بیاورند. مربی گفت: کمی صبر کنید متوجه می‌شوید برای چه کاری می‌خوایم.

به کمک کودکان صندلی‌ها را قسمت سوادپایه حالت نیم دایره چیدیم.

گفتیم امروز می‌خواهیم واک جدید یاد بگیریم.

مربیان: معماهایی را برای کودکان مطرح کردند. حدس زدن جواب معماها برای کودکان راحت نبود. با تمرین‌های مربیان کمی برایشان راحت‌تر شد.

بعد واک ب را به کودکان معرفی کردیم .

برای هر چه بهتر تلفظ کردن کودکان آینه به دست کودکان دادیم و نحوه‌ی گذاشتن انگشت زیر گلو و لرزش کردن انگشتان خود را به هنگام تلفظ حس می‌کردند. مثال‌هایی در رابطه با واک (ب) به کودکان زدیم.

بعد شروع به خواندن کتاب الفباورزی کردیم. یکبار خواندیم. کودکان گوش دادن و بار دوم به کودکان گفتیم هر جا صدای واک (ب)را شنیدین دست بزنید. دوخط اول برای کودکان سخت بود. ولی تا آخر داستان برای‌شان راحترشد.

بعد از بلندخوانی ریحانه گفت: خاله (ب) مثل بهشت، امیدرضا گفت: (ب)مثل بستنی و جالب‌تر از همه مثال عرفان بود که گفت: آباد، آداب

هدف: آشنایی با واک (ب) نحوه درست تلفظ کردن واک ب (گویا یا خاموش بودن واک)

فعالیت انجام شده: درست کردن واک (ب) با استفاده از بیسکویت‌هایی که خود کودکان آورده بودند. خواندن شعر بهار در رابطه با واک (ب)

مربیان: خانم‌ها انگوری، اسدنژاد (مربیان خانه حمایتی آموزشی محمودآباد پیش‌دبستانی ثمَر )

بیشتر بخوانید: