قبل از شروع بلندخوانی با کودکان در مورد پدربزرگ و مادربزرگ صحبت کردیم، از آن‌ها درمورد خصوصیات پدربزرگ و مادربزرگشان سوالاتی پرسیدیم.

چطور راه می‌روند،چه تغییراتی کرده اند و …

یکی از کودکان در پاسخ به سوالات ما گفت: مادربزرگ من وقتی پیر شده خیلی غر می‌زند، دیگری گفت: اما مادربزرگ من خیلی مهربان است.

برای آن‌ها توضیح دادیم که با بالا رفتن سن بعضی از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها با اعصا راه می‌روند. برای همین یک میله‌ی آهنی را (به دلیل نداشتن اعصا از میله جارو استفاده کردیم) به چند نفر دادیم تا مانند آن‌ها راه بروند.

درمورد کوچکی و بزرگی صحبت کردیم هم ازنظر سن هم از نظر اندازه.

برای اینکه کودکان سرحال‌تر بشوند یک نرمش جدید با آن‌ها انجام دادیم، نرمش شتری که با استقبال کودکان همراه شد.

پس از آن بلندخوانی را انجام دادیم.

در زمان تصویرخوانی وقتی مربی سوال پرسید: خاکستری نسبت به کدام حیوانات سرزمین بهار کوچک‌تر است؟ کودکان گفتند: ازفیل و ببر.

فعالیت: به دلیل نداشتن آبسلانگ، خلاقیت انجام دادیم و از کارتون برای این کاردستی استفاده کردیم.

کارتون‌ها را در اندازه‌های مختلف بریدیم (برای ملموس شدن سایزهای مختلف برای آن‌ها) و به هر نفر ۳ عدد از این کارتون‌ها را دادیم، بعد توضیح دادیم که قرار است با این‌ها و کاموا لاکپشت درست کنیم.

کودکان با چه شوق زیادی کارها را انجام می‌دادند.

برای اینکه کاردستی به دوشخصیت داستانک‌ها نزدیک باشد، وقتی لاکپشت‌ها آماده شد آن‌ها را روی مقوای سیاه چسباندیم که نشان دهنده خاکستری داستانک‌مان هم باشد.

در پایان کار نیز کاربرگ مربوطه را کودکان انجام دادند.

مربیان: عبدالله زاده، شریفی، آقایی

بیشتر بخوانید: