در ابتدا در مورد عصبانیت صحبت کردیم و از کودکان پرسیدیم که چگونه عصبانی می‌شوند، وقتی عصبانی هستند چه شکلی می‌شوند یا چه چیزهایی آن‌ها را عصبانی می‌کند که یکی از کودکان گفت: وقتی به مادرم می‌گویم برایم سوپ درست کن و او درست نمی‌کند عصبانی می‌شوم. از آن‌ها خواستیم که همه قیافه‌های عصبانی به خود بگیرند که این کار را کردند.

بعد کتاب را بلندخوانی کردیم و بعد از بلندخوانی سؤال‌هایی پرسیدیم برای مثال پرسیدیم: وقتی پسرک عصبانی شده بود به چه چیزی تبدیل‌شده بود، گفتند: تبدیل به اژدها شده بود.

برای فعالیت بعد از بلندخوانی با استفاده از درهای بطری شیر و مقوا که به کودکان دادیم بره درست کردند و صدای بره‌ی عصبانی را درآوردند.

بلندخوانی نوبت عصر مانند نوبت صبح بود و برای فعالیت آن با کودکان چند بازی با بادکنک انجام دادیم که بادکنک را بادکرده به آن‌ها دادیم تا با دست به دیوار فشار بدهند و همچنین بادکنک را وسط پایشان قراردادند و بپر بپر کردند.

مربیان: فریده جوزی ومنیژه نصیری

محل اجرا: کتابخانه آوای ماندگار، مولوی، تهران

بیشتر بخوانید: