امروز به مدرسه استثنایی رفتم و کتاب المر را برای بچه‎ها بلندخوانی کردم.

فعالیت قبل از بلندخوانی:

قبل از بلندخوانی از بچه‌ها با توجه به جلد کتاب سؤال پرسیدم و درباره کتاب و اینکه داستان در مورد چه چیزی هست صحبت کردیم، یکی گفت: در مورد رنگین‌کمان، دیگری گفت: در مورد فیل و یکی دیگر گفت: در مورد رنگ است. خیلی نظراتشان برایم جالب و قشنگ بود.

فعالیت حین بلندخوانی:

حین بلندخوانی مدام بلند می‌شدند و دنبال المر در صفحه کتاب می‌گشتند.

فعالیت بعد از بلندخوانی:

انتخاب را به خود بچه‌ها دادم اینکه دوست دارند طرح المر را رنگ‌آمیزی کنند یا ماسک المر را درست کنند. البته من یک برگ از فعالیت مربوط به المر را داشتم و کپی گرفتم و امروز به تعداد بچه‌ها به مدرسه بردم. چسب و قیچی هم از مدرسه گرفتم. آقا طاها پسری که اختیاری برای حرکت دست‌هایش ندارد، دست‌هایش را در دستم گرفتم و به او گفتم با کمک هم دیگر قیچی می‌کنیم و تا آخر ماسک را درست می‌کنیم و مدام به او می‌گفتم مادرش ببیند چه چیزی درست کرده حتماً به او افتخار می‌کند و چقدر او قوی هست که می‌تواند کاغذ را قیچی کند باورکردنی نیست که چقدر از درست کردن ماسک المر لذت برد و با چه غروری بغل مادرش رفت و ماسک را به او نشان داد.

امروز پر بود از این لحظه‌های قشنگ ممنون از با من بخوان برای ساختن این لحظه‌ها، برای من وصف شادی در همکاری با بچه‌ها غیرممکن است.

مربی: شکوفه امیریان

محل اجرا: مدرسه استثنایی

 بیشتر بخوانید: