فعالیت قبل از بلندخوانی:

به این دلیل که ۱۰ کودک در جلسه امروز جدید بودند، کتاب «آبی کوچولو زرد کوچولو» دوباره خوانده شد. پیش از خواندن، درباره نام کتاب، نام نویسنده و تصویرگر صحبت شد.

فعالیت حین بلندخوانی:

–  بابا و مامان آبی (زرد) کوچولو کدم‌اند؟  بچه‌ها در جواب این سؤال، هرکدام به  تفاوتی اشاره کردند. بعضی از آن‌ها لکه‌ی رنگی بلندتر را بابا و لکه‌ی رنگی گرد و کوتاه‌تر را مادر دانستند و بعضی برعکس. الینا گفت کدام درست گفتیم؟ و من این موضوع را مطرح کردم که برای بعضی این مامان است و برای یکی دیگر این. هرکسی نظرش ممکن است فرق کند و هرکدام از شما درست می‌گویید و هرکدام درست هستند.

–  زرد کوچولو و آبی کوچولو الآن کجا هستند؟ (توی مدرسه، توی پارک، … )

–  دوستان زرد کوچولو چه رنگی هستند؟

–  حدس می‌زنید الآن کجا هستند؟ در صفحه مربوط به قایم باشک بازی، یکی از بچه‌ها گفت: که زلزله آمده و بقیه بچه‌ها هم حدس‌های دیگری زدند.در ادامه سؤالات قبل در مورد تغییر کردن، سؤالات زیر طی بازی‌ای با بچه‌ها گفت‌وگو شد. بازی به این شکل بود که یک مکعب پارچه‌های  به اولین نفر انداخته شد و بعدازاین‌که از او سؤالی شد، می‌تواند بگوید نمی‌خواهم جواب بدهم، یا می‌خواهم فکر کنم و یا جواب را بدهد. بعد او باید به کودک دیگری مکعب پارچه‌ای را بفرستد و آن سؤال را به همان شکل پاسخ دهد. سؤال این بود که آیا کسی بوده در زندگی‌تان یا کسی را می‌شناسید که تغییر کرده باشد؟

زهرا گفت: بله، مامان‌بزرگ من او جوان بود و الآن پیر شده است.

سیاوش: خاله‌ام. او قبلاً مهربان بود ولی الآن کتک می‌زند و دعوا می‌کند، هیولا شده.

یکی از بچه‌ها گفت: مامان‌بزرگم. او زانودرد داشت الآن کمردرد هم دارد. در جواب او، محمدرضا گفت این‌که تغییر نمی‌شود و من گفتم که او قبلاً زانوهایش درد نمی‌کرده و سالم بوده، ولی الآن نیست.

الینا گفت: درخت‌ها الآن کمتر شده‌اند. آن‌ها را بریده‌اند، به خاطر کاغذ و در این مورد کمی بچه‌ها و من صحبت کردیم.

امیرمهدی: خاله من. او قبلاً اصلاً حواسش به بقیه نبود. باکسی زیاد حرف نمی‌زد. الآن مهربان‌تر شده و بیشتر می‌خندد.

در اینجا گفتم: بچه‌ها خاله سیاوش قبلاً مهربان بود و الآن کتک می‌زند ولی خاله امیرمهدی قبلاً به کسی توجه نمی‌کرده ولی الآن صحبت می‌کند و مهربان‌تر شده. کدام تغییر مثبت است و کدام منفی؟ می‌دانید مثبت و منفی چیست؟ سیاوش، امیرمهدی و بقیه گفتند منفی یعنی بد و مثبت یعنی خوب و در جواب سؤال این‌که کدام‌یک تغییر مثبت بوده و کدام منفی، خود سیاوش  اول گفت: خاله من تغییر مثبت داشته بعد بلافاصله گفت: نه منفی. بقیه هم جواب‌‌های درست دادند.

بعدازاین گفت‌وگوها پرسیدم: آبی کوچولو تغییرش چه بود که همه گفتند: خوب سبز شد. پرسیدم: «وقتی آبی کوچولو و زرد کوچولو سبز شدند، دیگر خودشان نبودند؟» چند تا از بچه‌های بزرگ‌تر (حدوداً ۵ – ۶ تا از ۹-۱۰ ساله‌ها) گفتند: بله. بقیه جوابی ندادند یا من متوجه نشدم. بعد قبل از اینکه من بپرسم، یکی از پسرها گفت: «مثلاً من رفتم تو آفتاب از آستین به پایین‌دستم سوخته و سیاه شدم، خوب یعنی من خودم نیستم دیگر؟» گفتم: «نمی‌دانم، هستی یا عوض شدی؟» به‌این‌ترتیب گفت‌وگویی درباره تغییرات با عوض شدن ظاهربین بچه‌ها شکل گرفت که همه معتقد بودند که خیر با عوض شدن ظاهر ما عوض نمی‌شویم.

پرسش درباره تغییر رفتار یا انجام کارهایی که گاهی انجام می‌دهیم و خودمان دوست نداریم و اینکه آیا باز ما خودمان هستیم یا خیر؟ را به جلسه بعد موکول کردم.

بعدازاین گفت‌وگوها، درباره رنگ‌های اصلی و رنگ‌های ترکیبی کمی با تلق‌ها بازی کردیم و خواستم مطمئن شوم که بچه‌های جدید هم این مطلب را شنیده و کمی تمرین کنند.

فعالیت پس از بلندخوانی:

فعالیت (۱): با بچه‌ها به پارک روبه‌روی دایان رفته و با گواش‌های به رنگ اصلی (زرد، قرمز و آبی) کارت‌پستال‌های با رنگ ترکیبی ساختیم. بعضی از بچه‌ها رنگ‌هایی مثل صورتی، قهوه‌ای و … را هم خواستند که ترکیب کردند و ساختند.

فعالیت (۲): بعد از برگشتن از پارک، بچه‌ها روی کاغذ A4 نقاشی دلخواه کشیدند و بعد با استفاده از مداد شمعی و بریده‌های تلق‌های رنگی اصلی، نقاشی خود را رنگین کردند. بعضی از بچه‌ها ایده خلاقانه‌ای داشتند، آن‌ها خطوط و یا سطوح را با یکی از رنگ‌های اصلی رنگ کرده و کشیدند، سپس تلق رنگی دیگر را روی آن چسباندند. بقیه از ترکیب تلق‌های رنگی برای رنگین کردن نقاشی‌هایشان استفاده کردند. تعدادی هم فقط با مدادشمعی نقاشی کردند. در این فعالیت به بچه‌ها متذکر شدم که می‌توانند در نقاشی‌هایشان از رنگ‌های عادی عبور کنند. گفتم که می‌توانید آسمان را سرخ، آبی، بنفش و یا برگ‌های درختان را صورتی و … کنید. این‌که در دنیای نقاشی هر چیزی شدنی است و امکان‌پذیر است.

سپس کارهای بچه‌ها روی دیوار در محلی که با کنف و گیره برای این کار به زیبایی مهیا شده بود، آویزان شدند تا مدتی در معرض دید بچه‌ها باشند. (به‌نوعی بولتن بورد هنری کلاس)

مربی: مریم آقایی

مکان: مرکز توانمندسازی دایان، محله قلعه مرغی

بیشتر بخوانید: