الفباورزی واک  (و)

ابتدا با کودکان واک‌های قبل را مرور کرده و شعر هر یک را با آن‌ها خواندیم. در ادامه از کودکان پرسیدیم بچه‌ها آیا تا حالا وزغ دیدید بعضی گفتند: بله و بعضی نه.

کتاب (حیات‌وحش ایران) را روبه‌رویشان گرفتیم و تصاویری از وزغ رانشانشان دادیم و در مورد وزغ و خال‌های روی بدنش و اینکه شبیه کدام حیوان است از آن‌ها سؤال کردیم که کودکان پاسخ دادند شبیه قورباغه است. بعد گفتیم وزغ اولش چی داره، بعضی از کودکان گفتند: و دارد، بعضی هم گفتند وَ داره.

سپس گفتیم: بچه‌ها واکی که امروز می‌خواهیم با آن آشنا شویم واک (و) است و از آن‌ها خواستیم دست خود را روی حنجره خود بگذارند تا ببینند وقتی واک (و) را تلفظ می‌کنند حنجره‌شان می‌لرزد یا نه. گفتند: می‌لرزد پرسیدیم وقتی می‌لرزد یعنی چه؟ پاسخ دادند یعنی روشن است.

داستان را برایشان خواندیم و بعد به پرسش و گفت‌وگو درباره داستان پرداختیم.

برای مثال در گفت‌وگو سؤال کردیم بچه‌ها چرا لباس آدم‌ها برای دیو کوتاه بود کودکان پاسخ دادند چون‌که دیو از آدم‌ها بزرگ‌تر بود و سؤالات دیگری پرسیده شد.

همچنین شعر واک (و) را چندین بار با آن‌ها خواندیم.

یکی از کودکان با دیدن تصویر دیو توی داستان، کتاب (آنجا که وحشی‌ها هستند) را که توی کلاس بود، نشان داد و با اشاره به جلد کتاب که تصویر یکی از وحشی‌ها روی آن بود، گفت: دیو مثل آن است.

برای فعالیت آن کودکان با استفاده از مقوا، در نوبت صبح وزغ و در نوبت عصر وال درست کردند.

مربیان: فریده جوزی و منیژه نصیری

محل اجرا: کتابخانه آوای ماندگار

بیشتر بخوانید: