فعالیت پیش از بلندخوانی:

صحبت با بچه‌ها درباره‌ی نوروز و تعطیلات نوروزی. از بچه‌ها پرسیدم چه فصلی را بیشتر دوست دارند و چرا؟

از بچه‌ها درباره‌ی میوه‌های تابستانی و زمستانی و ویژگی‌های فصل زمستان و بهار سؤال کردم.

بچه‌ها به سرما، یخبندان، برف و باران اشاره کردن و در مورد بهار به سرسبزی، آواز پرندگان، روزهای طولانی… اشاره کردند و من بحث را به سمت زمستان و بهار وجود خودمان کشاندم. اینکه اگر دچار رکود و سستی و خمودگی و افسردگی باشیم و حوصله کاری را نداشته باشیم مثل زمستان می‌شویم که درختان در آن می‌میرند و به خواب زمستانی می‌رود ولی اگر خودمان را رشد بدهیم و تلاش کنیم و امیدوار باشیم مثل شکوفه‌های بهاری شکفته می‌شویم.

فعالیت هنگام بلندخوانی:

همگی صدای باد را درآوردیم. سؤال‌هایی پرسیدم. ننه سرما پیراهنش از چه بافته‌شده بود؟ موهایش چه شکلی بود؟ چم‌هایش چه شکلی بود؟ راه که می‌رفت چه می‌شد؟ کار ننه سرما چه بود؟ خانه‌اش کجا بود؟ عمو نوروز کجا زندگی می‌کرد؟ چه شکلی بود؟ به بچه‌ها چه می‌داد؟

فعالیت بعد از بلندخوانی:

از بچه‌ها پرسیدم ما چه‌کار کنیم تا ننه سرما از دل‌هایمان بدهد عمو نوروز جایش را بگیرد؟ اشاره کردند به اینکه رشد کنیم. ناامید نشویم. خوشحال باشیم. شاد و سرزنده باشیم. بیشتر کار و تلاش کنیم و…

بعد بچه‌ها به دو گروه زمستان و بهار تقسیم شدند و کاردستی مربوط را درست کردند.

مربی: لیلا پورکریمی

محل اجرا: موسسه توانمندسازی مهروماه، فرحزاد، تهران

بیشتر بخوانید: