فعالیت قبل از بلندخوانی:

به بچه‌ها گفتم کمی درباره‌ی زباله‌ها صحبت می‌کنیم. روی تخته وایت برد یک قصه تصویری برای بچه‌ها کشیدم و تعریف کردم. بچه‌ها حدس زدند که یک خانواده انسان اولیه داریم. درباره اینکه آن‌ها چه چیزهایی در مقایسه با زمانه‌ی ما نداشتند صحبت کردیم.  با همراهی بچه‌ها دایناسورشان را کشیدیم و به شوخی گفتیم از آن به‌عنوان وسیله نقلیه استفاده می‌کردند. انسان‌های اولیه به گردش رفتند و زباله‌هایی در طبیعت رها کردند. مثل سبد حصیری، استخوان‌های غذایشان، ظرف سفالی،.. سپس رفتیم به هزاران سال بعد و با همفکری بچه‌ها وسایلی را کشیدیم که امروز با خود به گردش می‌بریم. بطری‌های نوشابه، فلاکس چای، کلمن، ظر‌ف‌های یک‌بارمصرف، .. بعد قرار شد چند هزار سال بعد را تصور کنیم. وسایلی که کشیده بودیم شکسته در طبیعت رهاشده بودند. بچه‌ها گفتند: که این وسایل به طبیعت بازنمی‌گردد.

فعالیت حین بلندخوانی:

از کتاب مار و مارمولک، داستان اول را بلندخوانی کردم تا باشخصیت‌های داستان آشنا شویم. سپس به انتخاب بچه‌ها داستان رودخانه‌ی مرگ از این کتاب را خواندیم. داستان تصاویر زیادی نداشت بااین‌حال بچه‌ها به داستان گوش می‌دادند و آن را با هیجان دنبال می‌کردند.

کتاب هیولای سبز دنیا را نجات می‌دهد را در ارتباط با زباله بلندخوانی کردیم.

تصورم بر این بود که چون داستان اول تصویر کم داشت، یک کتاب تصویر دار هم بخوانیم. بچه‌های کوچک‌تر تا آخر ماندند و چند نفر از بچه‌های بزرگ‌تر کمی از دایره کناره گرفتند. جذابیت وایت برد هم باعث شد یکی دو نفر از بچه‌ها هنگام بلندخوانی سرگرم نقاشی روی آن شوند.

فعالیت بعد از بلندخوانی:

تعدادی کارت‌های مقوایی تقریباً ده در ده سانتی‌متر همراه آورده بودم. کارت‌ها دوتادوتا میان بچه‌ها تقسیم شد و قرار شد هرکسی دوتا کارت خودش را دوتا نقاشی شبیه هم بکشد. موضوع نقاشی‌ها می‌توانست در ارتباط با طبیعت باشد پشت کارت‌ها را باید سفید نگه می‌داشتند. به هر تعدادی که بچه‌ها درخواست می‌کردند به آن‌ها کارت‌های دوتایی دادم. وقتی کارت کم‌آمد با کمک سیاوش کارت بریدیم و به بچه‌ها دادیم. سپس یک دایره بزرگ تشکیل دادیم و کارت‌ها را به پشت چیدیم. بازی حافظه را اجرا کردیم. به‌نوبت هرکسی دو تا کارت را برمی‌گرداند و اگر شبیه هم بودند آن دو تا را برنده می‌شد. بازی و فرایندش برای بچه‌ها جذاب بود اما نزدیک به پایان بازی، آن را تمام‌شده اعلام کردیم چون تعداد کارت‌ها زیاد بود.

مربی: لاله ضیایی

محل اجرا: خانه‌ی توانمندسازی مادران دایان، قلعه مرغی

بیشتر بخوانید: