به مناسبت روز پایه‌گذاری انجمن حمایت از حقوق کودک در ایران و ۳ اسفند روز حمایت از زبان مادری با کودکان درباره‌ی حقوق کودک و زبان مادری صحبت کردیم. در مورد این‌که کودکان چه حقوقی دارند از آن‌ها سوال شد. با یان موضوع ناآشنا بودند ولی وقتی توضیح دادیم خیلی برای‌شان جالب بود و بعد از چند مثال که گفتم کودکان گفتند: حق لباس پوشیدن، حق بازی، حق غذا خوردن و  … .

در ادامه کارت‌های حقوق کودک را به آن‌ها معرفی کردیم. کودکان براساس تصویر روی آن‌ها می‌دیدیند درباره‌ی موضوع آن صحبت می‌کردند. وقتی به آن‌ها می‌گفتیم که این‌ها همه حق شما است خیلی خوشحال می‌شدند. در مورد متفاوت بودن و این‌که حتی رنگ پوست آن‌ها با هم متفاوت است و همگی حق‌های مشترکی دارند هم گفت‌وگو شد.

گفتیم که کودکان حق داشتن ملیت و پرچم دارند. این‌جا بود که کودکان اتباع گفتند: ما هم این حق را داریم؟ به آن‌ها گفتیم: بله شما نیز کشورتان افغانستان است و پرچم جداگانه‌ای دارید.

از کودکان پرسیدم کی می‌داند زبان مادری یعنی چه؟ مرسانا گفت: یعنی حرف زدن. پرسیدم کی حرف زدن را به ما یاد داده است؟ طاها گفت: خدا یاد داده. امیر ارسلان گفت: خودمون یاد گرفتیم. وقتی درباره‌ی نوزادان و این‌که چگونه مادرها با نوزادهای خود ارتباط برقرار می‌کنند صحبت کردیم و گفتیم که مادرها به ما حرف زدن یاد می‌دهند بهار پرسید: یعنی تو شکم مامان‌مون بودیم حرف زدن یاد می‌دادند؟ گفتم: بله مادرانی که باردارن با کودکان خود صحبت می‌کنند.

در مورد زبان مادری با آن‌ها صحبت کردیم. این‌که همه‌ی ما در ایران به زبان فارسی حرف می‌زنیم و زبان ملی ما فارسی است ولی هر شهر و استان زبان و لهجه‌ی خود را دارد و کسانی که با زبان محلی خود صحبت می‌کنند با زبان مادری‌شان سخن گفته‌اند.

بعد شروع به بلندخوانی کردیم. بعضی کودکان با دیدن کتاب گفتند: قبلاً این کتاب را به امانت برده‌ایم و آن را خوانده‌ایم. با نشان دادن تصویر گفتند که فیل رنگارنگ است. محمدگفت: المر با بقیه‌ی فیل‌ها متفاوت است.

در حین بلندخوانی از  کودکان پرسیدم شما تا حالا شده تصویر خود را روی آب ببینید؟ طاها گفت: من یک بار توی لگن آب پر کردم و وقتی داشتم خودم رو توی آب می‌دیدم افتادم توی آب و بقیه کودکان زدن زیر خنده. وقتی آب بازی فیل‌ها را کودکان در کتاب دیدن خیلی هیجان زده شدن از کودکان پرسیدم: فکر می‌کنید المر چه فکری برای جشن به سرش زده؟ مجتبی: گفت موقعی که همه خواب بودن المر همه‌ی دوستان‌اش را رنگ کرده است. کودکان گفتند آب رودخانه به خاطر این رنگارنگ شده است که المر در زیر آب قایم شده است.

وقتی تمام فیل‌ها به شکل المر در آمده بودند، هر کدام یکی رابه عنوان المر انتخاب می‌کردند که ارسلان گفت ولی من فکر میکنم که المر به رنگ خاکستری است. به کودکان گفتیم که همه‌ی ما با هم از نظر ظاهر و شکل و جنسیت فرق داریم ولی همه انسان هستیم و حقوق یکسانی داریم.

برای فعالیت پس از بلندخوانی از کودکان خواسته شد که فیل را بکشند با استفاده از اسفنج و رنگ آن را رنگ‌آمیزی کنند.پس از بلندخوانی کودکان کتاب‌های دیگر المر را از کتابخانه پیدا می‌کردند و می‌گفتند المر در کتاب‌های دیگر هم هست.

مربیان:خانم نصیری،خانم آزادبخت

تاریخ اجرا:۱۳۹۹/۲/۱۲

محل اجرا: مرکز توانمندسازی ندای ماندگار، مولوی، تهران

بیش‌تر بخوانید: