مکان: استان زاهدان، شهرستان  شیرآباد
نام مربی: خانم گرگیج، ریحانه حسن‌زهی
نام کتاب: یک داستان محشر، کتاب نخودی
تاریخ: دی ماه ۱۴۰۰

در طی این هفته به تدریس وا‌ک‌های «آ» و «م» پرداختیم و همچنین جدول ترکیبات را به مادران آموزش دادیم. سپس عددنویسی از ۱ تا ۳۰ را با مادران کار کردیم و مادران مشتاق بودند تا رمز کارت خود را خودشان وارد کنند.
بعد از انجام کارها به مادران تکلیف هم می‌دادیم به عنوان مثال برای تکلیف این هفته از مادران خواستیم تا کتاب‌هایی را به امانت ببرند و داستان کتاب‌ها را از روی تصاویر به کودکان توضیح دهند و همچنین واک‌های تدریس شده را در کتاب‌ها پیدا کنند.
ما در کلاس‌هایمان علاوه بر تدریس، در مورد مهارت‌های زندگی نیز گفتگو می‌کنیم.
در این هفته در مورد تربیت صحیح فرزندان با مادران گفتگو کردیم، بنابراین من (خانم گرگیج) هم تصمیم گرفتم تا کتابی مرتبط با همین موضوع بلندخوانی کنم که کتاب یک داستان محشر را انتخاب کردم.
بعد از گذشت دو هفته به جلسه آخر رسیدیم.
من (ریحانه حسن‌زهی) در جلسه آخر واک‌هایی که قبل تدریس کرده بودیم را با مادران مرور کردم و به آن‌ها املا گفتم، سپس واک‌های «ن»، «ر»، «د»، «ء» را تدریس کردم، به این صورت که ابتدا داستان واک مربوطه را برای مادران بلندخوانی کردم و واک مربوطه را روی تخته نوشتم و تلفظ واک‌ها را به آن‌ها گفتم و از مادران خواستم تا کلماتی را که شامل این واک‌ها می‌شوند را حدس بزنند.
در آینده تصمیم داریم تا کار با دستگاه خودپرداز را به مادران آموزش بدهیم.