امروز کتاب دفترخاطرات یک مگس را برای بلندخوانی انتخاب کردم، دلیل این انتخاب ادامه روند داستان نویسی توسط خود بچه‌ها باهدف برانگیختن آن‌ها به امر نوشتن و توجه و تمرکز به محیط اطراف و یادآوری خاطرات آن‌ها بود.

پس از بلندخوانی این کتاب از بچه‌ها خواستم اتفاقات جالبی که تا به حال برایشان افتاده به یاد آورند و آن‌ها را در ذهن خود مرور کنند.

این کار باعث شد بچه‌ها با هم به گفت‌وگو مشغول شوند و خاطرات مشترکی که مخصوصا در دوران مدرسه با هم داشته‌اند را به یادآورند.

بعضی از آن‌ها از من می‌پرسیدند که خاطره یعنی چه و چگونه باید خاطراتمان را بنویسیم، کنار آن‌ها نشستم و آن‌ها را راهنمایی کردم.

کتاب دفترخاطرات من را با خود به همراه داشتم صفحات کتاب را به آن‌ها نشان دادم، که با توجه به آن تا حدودی متوجه شدند که از چه موضوعاتی می‌توانند در خاطره نویسی خود بهره ببرند.

پس از پایان گفت‌وگو به هر کدام از بچه‌ها برگه‌ای دادم و از آن‌ها خواستم خاطراتی که به یاد آورده‌اند را برایم بنویسند و تا حد توانشان تصاویری که از آن در ذهنشان دارند کنارش نقاشی کنند.

دو هدف اصلی از انجام این فعالیت، یکی  وادار کردن بچه‌ها به امر نوشتن بود، با توجه به اینکه بچه‌ها مدت زیادی از درس و مدرسه دور هستند کمتر در فضایی قرار می‌گیرند که مطلبی بنویسند و این موضوع باعث شده که املای صحیح بسیاری از کلمات را از خاطر ببرند.

و هدف دیگر یادآوری خاطرات و اتفاقات گذشته و بازیابی اطلاعات در ذهن آن‌ها بود. تصور من این است که بچه‌ها در کنار بازی و حرکت‌های جسمی به تحرک ذهن و فکر نیز نیاز دارند. به همین دلیل است که فعالیت‌هایی از این دست برای بچه‌ها انتخاب می‌کنم.

مربی: محبوبه اخلاصی

محل اجرا: کتابخانه کودک محور سپهر، قاسم آباد، جیرفت

بیشتر بخوانید: