امروز در نوبت صبح به چاپ فعالیت‌های مربوط به جشن المر پرداختم، در نوبت عصر به کتابخانه رفتم و کتاب المر را بلندخوانی کردم. بعد چندی از بچه‌ها هم به‌نوبت هرکدام چند صفحه از کتاب را برای همدیگر بلندخوانی می‌کردند، بعد در مورد کتاب المر و برداشت هرکدام از بچه‌ها از کتاب صحبت کردیم، یکی از پسرها گفت: این کتاب در مورد شادی و شاد بودن است و نظرات مختلف دیگر. بعد از بچه‌ها خواستم با همدیگر فیل کشیده و آن را رنگ‌آمیزی کنند و در کتابخانه نصب کنند، محمد کتاب حقیقت و مرد دانا را آورد و برای دوستش با صدای بلند خواند.

مربی: شکوفه امیریان

محل اجرا: کتابخانه مرکزی سرپل ذهاب

 بیشتر بخوانید: