کتاب خواهری برای خرگوش کوچولو به خاطر دانش‌آموزی خوانده شد که تازه صاحب خواهر و برادر دوقلو شده بود. خودش فرزند اول بود. چون بچه‌ها مریض بودند و پدر و مادر بیشتر درگیر بچه‌های تازه متولد شده بودند، دانش‌آموزم فکر می‌کرد مامان و بابا دیگر دوستش ندارند. به همین خاطر خیلی ناراحت بود و در درس‌هایش هم دچار افت شده بود. پس از خواندن داستان، اسم او را بردم و گفتم خوش به حالش که صاحب دو تا خواهر برادر کوچولو شده. با بچه‌ها با او بازی کردیم. به او گفتم: سعی کن به مادرت کمک کنی و هر روز بهم بگی چیکار کردی. از آن روز به بعد هر روز کارهایی که می‌کرد را برایم تعریف می‌کند. خیلی خوشحال است و مادرش هم از او راضیست.

مربی: خانم مهدوی فر

محل اجرا: پایه‌ی اول، مدرسه خیام ۱، ایرانشهر، سیستان و بلوچستان

بیشتر بخوانید: