خلاصه داستان: یک بود یکی نبود، در کشور خرگوشها خرگوشی زندگی میکرد که نه شاه بود که بهترین خوراکها را بخورد، نه جادوگر که باکارهای عجیب و غریب روزگار بهتری را سپری کند. او تنها یک رعیت ساده بود که از صبح تا شب در کشتزارهای شاه زورگو و بداخلاق کار میکرد. اما چه کسی باور میکند که ناگهان سرنوشت خرگوش قصه از اینرو به آن رو شود. حتی خودش هم باورش نمیشد!
داستانکهای خرگوش حکیم شامل دوازده حکایت سرگرمکننده از شیرینکاریهای خرگوشی است که از رعیتی به جایگاه حکیم دربار پادشاه کشور خرگوشان دست مییابد. او خرگوشی باهوش است که برای هر مشکلی با زیرکی راهحلی پیدا میکند، از خیاطی و درمان دندان درد پادشاه گرفته تا کشف آتش و ساخت اتوبوس و قایق.
در این کتاب در قالب داستانهایی شیرین و جذاب کودکان خواننده را با ماجراهای خرگوش حکیم همراه میکند و به شیوهای غیرمستقیم به کودکان میآموزد که با خلاقیت و نوآوری میتوان برای هر دشواری راهحلی پیدا کرد.
فعالیت قبل از بلندخوانی:
به بچهها گفته شد فردا برای زنگ هنر میخواهیم ماسک خرگوش بسازیم.
فعالیت حین بلندخوانی:
این کتاب دفعه اول در راهرو مدرسه توسط آموزگار بلندخوانی شد. دفعه دوم: توسط دانش آموزان بهصورت نمایش در حیاط مدرسه اجرا شد.
فعالیت بعد از بلندخوانی:
نمایش توسط دانش آموزان اجرا شد. ساخت ماسک خرگوش حکیم توسط دانشآموزان کلاس ششم.
بلندخوانی و اجرای نمایش توسط بچهها.
نام آموزگار: عاطفه قائدی
محل اجرا: حیاط مدرسه، راهروی مدرسه مهر و ماه کرانی