پیش از بلندخوانی: در مورد تصویر روی جلد کتاب صحبت شد و مشخصات کتاب خوانده شد. کنجکاو بودند بدانند کتاب در چه سالی چاپ شده است، پس صفحه شناسنامه کتاب را نگاه کردیم و بچهها سال چاپ را خواندند، یکی گفت آن زمان من ۱ سالم بوده و یکی دیگه از بچهها محاسبه کرد که کتاب چند سال پیش چاپ شده است.
حین بلندخوانی: اولین سوال از بچهها این بود که حدس میزنند وقتی بوی پنیر به مشام موشه میرسد چه کار میکند؟ برخی پاسخهای بچهها: میره دوستاش را صدا میکنه، بقیه موشها را خبر میکنه، خانوادهاش را صدا میکنه، فقط دوستانش را صدا میکنه و…
بعد از شنیدن داستان این که موشها در قصر چه میکنند و پادشاه با آنها چه میکند، علاقمند بودند خودشان حدس بزنند گربهها، سگها، شیرها و فیلها با قصر پادشاه چه میکنند و پادشاه با آنها چه میکند. در نهایت بعد از این که فهمیدند موشها دوباره به قصر برگشتند، گفتند دوباره این دور تکرار میشود، گفتند بهتر است پادشاه وسط یک تور پنیر بگذارد و موشها را بگیرد و زندانی کند و یا گفتند پادشاه با موشها دوست میشود. یکی از بچهها گفت بهتر است پول و جواهراتش را بردارد برود یک قصر دیگر و این قصر را بگذارد برای حیوانات. وقتی با هم خواندیم که پادشاه به موشها گفت «بیایید با هم کنار بیاییم»، بچهها تفسیرهای متنوعی داشتند … موشهای خوبی باشید، من هم به شما پنیر میدهم و …
یکی از بچهها در ابتدای فعالیت پس از بلندخوانی، برای توضیح این عبارت برای بقیه گفت:« یعنی با هم به توافق برسیم»
پس از بلندخوانی: بچهها میزها را کنار هم قرار دادند، کاغذها را در امتداد هم روی میز گذاشتیم، قرار شد روی این کاغذها با هم روند داستان را نقاشی و به همدیگر کمک کنند. هر کسی موضوع خودش را مستقل از بقیه کار کرده بود. این جلسه آبرنگ به وسایل نقاشی بچهها اضافه شد و تقریبا انتخاب اول همه بود. در نهایت آثار متنوعی از نقاشی تا کاردستی، سبیل و عروسکهای کاغذی و خمیری درست شد. یکی از بچهها در حال توضیح نقاشیاش داستان کتاب را برای بقیه بچهها بازگو کرد.
کشیدن فیل و شیر و سگ برای بچههایی که عروسک کاغذی درست کرده بودند سخت بود، در حالی که یکی از بچهها مشغول تعریف داستان بود و کار خودشان را می کردند، یک نمونه فیل خمیری درست شد و بعد بچهها خودشان فیل دیگری ساختند و به چوب بستنی وصل کردند. برای ساخت شیر هم، دو دایره بزرگ و کوچک بریده شد، گفته شد فرض کنید این سر و بدن شیر باشد.
حین فعالیت: پسرها برای شرکت در کلاس پینگپنگ رفتند، دو تا از پسرها بین دو کلاس در رفت و آمد بودند
دو کودک مهمان هم داشتیم که علاقمند بودند با آبرنگ نقاشی کنند.