کتاب مرغ سرخ پاکوتاه را بلندخوانی کردیم.
فعالیت قبل از بلندخوانی:
از بچهها پرسیدم شما به کی کمک میکنید؟ یا اصلاً به کسی کمک میکنید؟ یکی گفت: به مامان، آبجی. دیگری گفت: در چیدن سفره کمک میکنم، اتاقم رو تمیز میکنم.
خلاصه هرکدام یک خاطره از کمک کردن خودشان گفتند. کتاب را معرفی کردم و گفتم فکر میکنید: درچه موردی باشد؟ هرکدام تصاویر روی کتاب را گفتند و یکچیزهایی هم اضافه کردند.
فعالیت حین بلندخوانی:
در موقع بلندخوانی خودشان تکرارشوندهها را تکرار میکردند، همچنین با صدای بلند هرکدام صدای حیوان موردنظر را درمیآورد.
صفحهی آخر یکی گفت: حالا دیگر تنبلها آمدن که بخورند، به آنها نده. یکی دیگه گفت: نه گناه دارند، بده آخر گرسنه هستند. متین که بزرگتر بود گفت: نه جونم اگر قرار است تنبلی کنند و بعد غذای آماده بخورند دیگر هیچکسی کار نمیکند. یکی دیگه گفت: مثل گداها که کار نمیکنند و از ما پول میخواهند. گفتم: درسته بچهها ولی بعضی از آنها مریض هستند و به کمک ما نیاز دارند. حالا آخر کتاب را بخوانید ببینیم چی میشود. وقتی خواندم همه باهم گفتن کار خوبی کرد. حالا یاد میگیرند خودشان باید زحمت بکشند.
فعالیت بعد از بلندخوانی:
آخرش از بچهها خواستم که برگهی فعالیت مربوط به کتاب را رنگ و قیچی کنند و برای اولین بار نمایش بازی کنند که خیلی تعریفی نداشت. اعتمادبهنفسشان پایین بود و با صدای پایین حرف میزدند و قصه هم بعضی جاها یادشان میرفت که بچهها به کمکشان میرفتند و یادشان میآوردند.
مربی: فریبا دهمرده
محل اجرا: زابل