مراحل: با توجه به عید نوروز و تعطیلات عید و مشق عید که معلم به دانشآموزان پایهی سوم میدهند کتاب مشق شبم را ننوشتم چون … را انتخاب کردیم بعد از گفتوگو در مورد عید که هنوز هم دانشآموزان از حال و هوای آن بیرون نیامده بودند در مورد مسافرت و… صحبت و گفتوگو کردیم و همگی هیجانات مسافرتها و دید و بازدیدهایشان را تعریف میکردند و بعد پرسیدیم که:
شما درایام عید مشق هم دارید؟ همه گفتند: بله
چه کسانی از شما مشقهایش را ننوشته بودید؟
همه جواب دادند که ما نوشتیم حتی یکی از کودکان دست بلند کرد و گفت: من نوشتم و اگر هم نمینوشتم به خانم معلم میگفتم من ننوشتم و دروغ نمیگفتم بعد موضوع را به طرف کتاب برده و بلندخوانی را آغاز کردیم در حین بلندخوانی کودکان خیلی به حرفهای شخصیت داستان میخندیدند.
و حتی زمانی که (شخصیت داستان) گفت: خانهیما خیلی شلوغ بود من نتوانستم مشقهایم را بنویسم یکی از کودکان با خنده گفت: خب میرفتی توی حیاط مشقهایت را مینوشتی و این بهانهها را نمیآوردی و همگی با هم خندیدند یکی از دانشآموزان هم گفت: حتماً الآن میگوید که قاشق خانهیمان گمشده به همین دلیل من مشقهایم را ننوشتم.
در پایان در مورد کتاب و بهانههایی که هیچ ربطی به ننوشتن مشقها ندارد و گاهی دانشآموزان میآورند با آنها صحبت و گفتوگو کردیم؛ و همچنین بعضیهایشان بهدلخواه خود نقاشی آن را کشیدند و در مورد تصاویر کتاب باهم صحبت و گفتوگو کردند.
مربیان: خانمها نعمتی، راشدی
محل اجرا: مدرسه دخترانه عرفانی (زینبیه)