ابتدا پرنده دارکوب را به کودکان معرفی کرده و در مورد آن کمی صحبت کردیم از کودکان پرسیدم کسی میداند دارکوب برای چی درختها را سوراخ میکند؟ کودکان هرکدام پاسخی دادند برای مثال یکی از کودکان گفت: چون میخواهد آنجا لانه درست کند، دیگری گفت: میخواهد آنجا قایم شود و…
بعد از آنها پرسیدیم دارکوب اولش چی دارد، برخی کودکان میگفتند: دا دارد و بعضی گفتند: (د) دارد.
گفتیم: بچهها د مثل چی؟ کودکان واژههایی مثل داروخانه، رودخانه، دریا و… را نام بردند.
بعد داستان را برایشان خواندیم و باهم به گفتوگو پرداختیم. برای مثال از کودکان سؤال کردیم وقتی دندان شما سیاه میشود یا کرمخورده میشود باید چهکار کنید؟ کودکان پاسخ دادند باید پیش دندانپزشک برویم، کودکان در این قسمت خاطراتی از دنداندرد یادشان افتاد و تعریف کردند.
یکی از آنها یکی از دندانهایش را که پرکرده و ترمیمشده بود نشان داد و گفت: من یکبار دندانم درد گرفت و به دندانپزشکی رفتم که او دندانم را درست کرد.
یکی از کودکان گفت: باید همیشه مسواک بزنیم تا دندانهایمان سیاه نشوند. از کودکان پرسیدم بچهها آیا واقعاً کرم توی دهان آدم میرود و دندانش را میخورد؟ گفتند: نه وقتی شکلات یا قند میخوریم دندانمان خراب و سیاه میشود.
برای فعالیت کودکان در نوبت صبح درخت و در نوبت عصر دوچرخه درست کردند.
مربیان: فریده جوزی و منیژه نصیری
محل اجرا: کتابخانه آوای ماندگار، شوش