جلسهی آواورزی گروه سنی ۳ تا ۵ سال. تعداد ۱۳ نفر.
ابتدا شعر سلام، سلام و حیوانهای رنگارنگ برای بچهها گذاشته شد.
در بخش بعد یک دایره گرفتیم و بچهها هرکس به وسط دایره میآمد و به تعداد ۵ شماره ورزش میکرد با این تمرین بچهها شمارش را یاد گرفتهاند و اعتمادبهنفس این را گرفتند که به مرکز دایره بیایند و ورزش کنند.
سپس ماسکها را به بچهها دادم و سراغ کتاب رفتم و مروری روی داستانکهای قبلی داشتم مثل آوای کامیون و قطار و سپس داستانک سوم از بخش چهارم را خواندم. در این داستانک قبل از اینکه آوای کارخانه را از روی کتاب بخوانم از بچهها پرسیدم شما فکر میکنید آوای کارخانه چطوری است که بچهها گفتند: مثل خررررش خرررش، قییییژ قیییژ و … و بعد آوای کارخانه را از روی کتاب خواندم.
هنگامیکه بوی غذا میآمد از بچهها خواستم بو بکشند و بگویند فکر میکنند چه خورشتی در کارخانه پختهشده است و قاشق و چنگال را آوردم و به هم میزدم تا بچهها خودشان صدای قاشق و چنگال را بگویند. پسازآن توجه بچهها را به تصویر کتاب جلب کردم و از آنها پرسیدم سیبیلک سوار چه شده که گفتند فرقان و پرسیدم چطوری حرکت میکند و چند چرخ دارد که بچهها پاسخ دادند.
همچنین از بچهها پرسیدم چه چیزی روی سر بچهگربههاست که گفتند کلاه که من در ادامه گفتم این کلاه ایمنی است و برای جلوگیری از آسیب است. پس از تمام شدن این بخش رفتیم سراغ شعرهای کتاب آواورزی و مروری روی شعرهای قبلی داشتیم و شعر جدید را با ضرب روی دبه خواندیم.
مربی: رحمانی