امروز قبل از بلندخوانی، کتاب را به بچهها دادم و از آنها خواستم با خواندن عنوان تصاویر کتاب را بهدقت ببینند.
سپس با بچهها وارد این بحث شدیم که بچهها از کجا میآیند؟
ابتدا از کودکان کوچکتر خواستم که به این سؤال پاسخ دهند. پاسخ بعضی بچهها جالب بود، یکی از آنها مرتب میگفت از یک شهر دیگر و خیلی روی حرف خود تأکید داشت.
یکی دیگر از بچهها میگفت از شکم مامانهایشان و دیگری میگفت از خارج میآیند.
و در آخر همه به این اتفاقنظر رسیدند که بچهها از شکم مادر به وجود میآیند.
حین بلندخوانی، دیدن تصاویر کتاب برای بچهها جالب بود و مرتب برای دیدنش در جای خود جابهجا میشدند و گاهی سؤال میپرسیدند که چرا اینجا مادر ۵تا دست دارد، یا پسربچه ۴ تا پا، هر چه پیش میرفتم مطالب برایشان جالبتر و خندهدارتر میشد.
و پاسخ پدربزرگ خیلی برایشان خندهدار بود.
در انتها متوجه شدند که حرفهای تمام کسانی که پاسخ پسربچه را دادهاند تقریباً درست بوده است .
بچههای کوچکتر راجع به تصاویر مربوط به جنین در صفحات پایانی سوالاتی میپرسیدند، که یکییکی پاسخشان را دادم.
پس از پایان بلندخوانی به داخل مسجد رفتیم و با در اختیار گذاشتن چسب و کاغذ و رنگ از بچهها خواستم کاردستی نوزاد یاد کودک درست کنند، که به علت کمبود وقت به سادهترین شکل کاردستی خود را ساختند.
بچهها به تفاوت بچههایی که روی درخت هستند خیلی توجه داشتند و مرتب به رنگهای مختلف چهرهشان تأکید میکردند.
مربی: محبوبه اخلاصی
محل اجرا: کتابخانه کودک محور سپهر، کهوربگی، جیرفت