فعالیت پیش از بلندخوانی:
از کتاب «فرهنگنامه کودک و نوجوان»، قسمت جزیره را با بچهها خواندیم و وقتی به فیلیپین و ژاپن رسیدیم بچهها با همکاری همروی کره زمین، این دو کشور را که مجموعهای از جزایر هستند پیدا کردند. پارچه آبی را روی میز انداختیم و قرار شد بچهها با پارچه و مقوا و چوب و کاموا و … روی آن جزیره بسازند.
یک بلم هم ساخته شد و یک عروسک دختر روی آن قراردادیم. یکی از بچهها برای دختر ساک و شانه درست کرد. ترانه خوشحال و شاد و خندانم را خواندیم.
دو کتاب در اختیار بچهها قرار داده شد. دو نفر مشخصات روی جلد را برای کلاس خواندند. (بعضی بخشهای کتاب را من بلندخوانی کردم و بخشهایی را از بچهها خواستم بلندخوانی کنند).
از بچهها پرسیده شد فکر میکنند جزیره شادی چطور جزیرهای باشد؟ همه در آن شاد هستند، هیچکس ناراحت نیست، هر کس هر جور که دوست دارد میتواند باشد. چه چیزهایی ممکن است در جزیره شادی باشند؟ درخت، گل. در جزیره شادی چهکارهایی ممکن است انجام بدهند؟ پا بزن دست بزن.همین شعر را بخوانند(خوشحال و شاد و خندانم)
فعالیت هنگام بلندخوانی:
در مورد جزئیات تصاویر با بچهها گفتوگو شد، دراز کشیدن دختر روی بلم را دیدند و گفتند زیادی بیدار مانده خسته شده و خوابیده، گرسنهاش هم هست. گفتند: دوستانش نگاهش میکنند. پرسیدم کجا هستند؟ گفتند: داخل کشتی از پنجره نگاه میکنند.
وقتی به تصویر پر از قایق و کشتی رسیدیم، یکی از بچهها گفت هیچکدام خودشان درست نکردهاند اما این دخترِ خودش قایقش را درست کرده…
دو کتاب در اختیار داشتیم و از بچهها خواسته شد در دو گروه باهم یک بازی انجام بدهند، اعضای یک گروه، یکی از قایقها یا کشتیها را انتخاب کنند و بگویند روی آنچه اتفاقی در حال افتادن است و گروه دیگر آن قایق یا کشتی را در تصویر کتاب خود پیدا کند، قرار شد انتخابها تکراری نباشند. همین بازی را برای تصاویر جزیرهها هم انجام دادیم. بچهها دختر را در تصاویر پیدا کردند.
بعضی بچهها جزیرهای که سرسره داشت و جزیره همیشه جشن را که دیدند گفتند جزیره شادی همین است.
یکی از بچهها جزیرهای که ماهی اطرافش بود را نشان داد و گفت این نمیتواند جزیره شادی باشد فقط ماهی دارد. بعد از عبور از جزیرهها از بچهها پرسیده شد چه تغییراتی در بلم دختر میبینند؟ چه چیزهایی به آن اضافهشده؟ وقتی دختر به جزیرهای که مثل بلم خودش بود رسید درباره تغییرات تصاویر گفتوگو کردیم و بچهها گفتند دارد اسبابکشی میکند. به تصویر بعد از بارش برف که رسیدیم یکی از بچهها گفت: اینجا سبز شده بهاره و بعد باهم به این نتیجه رسیدند که تصاویر بعدی به ترتیب تابستان و پاییزند.
درباره اجزای تصویر و اینکه دو شخصیت در تصاویر کجا هستند و چهکار میکنند گفتوگو کردیم. از بچهها پرسیده شد به نظرشان اینجا جزیره شادی است؟ گفتند: بله، جزیرهای است که خودشان ساختهاند.
دخترک که به بلمش تلنگر زد و رفت، در تصویری که روی بلم در دریا است یکی از بچهها گفت: دوباره ناراحت شد، دوباره تنها شد. چرا رفت؟ آنجا که خیلی خوشحال بود…
آخرین جزیره چطور جایی ممکن است باشد؟ خواستند در صفحات بعد ببینند چطور جایی است… گفتند: دریا آرام است و با کبوترش بازی میکند. درباره اینکه میتواند در این جزیره چیزهایی که دوست دارد خودش از نو بسازد و کارهایی که دوست دارد انجام دهد گفتوگو کردیم.
فعالیت پس از بلندخوانی:
از بچهها پرسیده شد جزیره شادی شما چه شکلی است؟ الآن سوار بلممان بشویم راه بیافتیم برویم جزیره شادی را پیدا کنیم به جزیره شما که برسیم چه شکلی است؟ در آن دوست پیدا میکنیم، جزیره من همهچیزهایش از شیرینی است، تمام هم نمیشود یکی بخورم یکی دیگر بهجایش درمیآید، هر چیزی هم بخورم دندانهایم خراب نمیشود. همهاش پر از شادی و مهربانی، بدون ناراحتی و دشمنی، پر از تندرستی است. بچهها با همکاری هم جزئیات بیشتری به یکی از جزیرهها اضافه کردند.
مربی: سپیده قلی پور
محل اجرا: موسسه توانمندسازی مهر و ماه، فرحزاد، تهران
بیشتر بخوانید:
- بلندخوانی کتاب جزیره شادی در مرکز توانمندسازی مهر و ماه
- بلندخوانی کتابهای یک دقیقه صبر کن و جزیره شادی، جوانرود، مرداد ۹۸