امروز بلندخوانی کتاب سفر به خیر قطره کوچولو را انجام دادیم.
قبل از بلندخوانی از کودکان خواسته شد فکر کنند و بگویند باران از کجا میآید؟ اگر آب نباشد چه اتفاقی میافتد؟
عکسی از گربه سیاه را که در تصویر بود را کشیدیم که کودکان گفتند: دوست سیبیلک است و برای بلندخوانی از آن استفاده کردیم.
کودکان گفتند: اینکه باران از آسمان میآید. ابرها مثل خمیر به هم میچسبند و باران میآید و ابرها به شکلهای مختلفی در میآیند و شبیه حیوانات میشوند. وقتی ابرها سنگین میشود باران میآید.
از رعد و برقها میترسیدند دوست دارند زیر باران بروند و خیس شوند قدم بزنند. از نبود آب هم گفتند: همه چیز از بین میرود درختان خشک میشود و ماهیها میمیرند.
کودکان از قطع شدن آب در خانههایشان گفتند ( وقتی نقاشی میکشیدند یادشان آمد وگفتند) و اینکه برای سرویس بهداشتی رفتن و شستن دستها با مشکل مواجه شدند.
بعد از کم آبی با آمدن سیل چه اتفاقی میافتد؟ را مورد گفتوگو قراردادیم کودکان دربارهی سیل گفتند همه جا پر از آب میشود مثل استخر میشود.
شنا و آب بازی را دوست داشتند و پیشنهاد شد که برای این کار باید به همراه بزرگترها به استخر بروند دوست دارند شنای قورباغه را تمرین کنند کودکان به جغدی که در بالای درخت بود نیز توجه کردند. اول گفتند همان گربه سیاه است ولی بعد از فکر کردن گفتند که جغد است و به بعضی از حیواناتی که هم در خشکی هم در آب زندگی میکنند مثال زدند ( لاکپشت و قورباغه)
پیشنهاد شد که در خانه و جاهایی که میروند در مصرف آب صرفه جویی کنند و به اندازه استفاده کنند. نقاشی طبیعت را کشیدیم که باران آمده وهمه جا سرسبز شده است.
مربی: طاهره علیقلی مهربان
محل اجرا: موسسه آوای ماندگار، مولوی، تهران