در رابطه با نام کتاب از بچهها سؤال شد که چگونه درخت میتواند بخشنده باشد و چه چیزهایی به ما ببخشد؟ بچهها گفتند: سیب، سایه، اکسیژن و دلمان را خوش کند و لذت بدهد. روی تنه درخت که پسر قلب کشیده بود را بچهها توجه کردند که نباید یادگاری بنویسیم و همه خواستههای پسر را رد کردند و گفتند خودخواه است و اصلاً تشکر نمیکند.
پرسش شد که چرا تا انتهای کتاب که پسرک پیرمردی شده درخت هنوز او را پسرک صدا میزند. بچهها گفتند براثر عادت که قبلاً میگفته و یا شاید چون خیلی دوستش داشته است به خاطر محبت.
به بچهها توضیح داده شد که هر موضوعی علتهای بیشمار دارد و همه میتوانند درست باشند.
شاید هم چون پسرک درواقع رشدنیافته بود و مطابق با سنش پخته نشده بود و هر دفعه خواسته داشت و فکر سلامت دوستش نبود.
در ارزیابی این رابطه بچهها گفتند که هم پسرک اشتباه داشت که بود و هم درخت که نه نمیتوانست بگوید.
در پایان در رابطه با بخشندگی بچهها نقاشیهایی کشیدند.
مربی: فرشته آزاد دهقان
محل اجرا: مرکز توانمندسازی مهروماه، فرحزاد، تهران
بیشتر بخوانید: