گروه اول
این جلسه به تمرین نمایشهامون پرداختیم چراکه بچهها بیصبرانه منتظر اجرایشان هستند دو کتاب مهمانهای ناخوانده و چه وچه وچه یک بچه از اسفندماه تا حالا مشغول تمرین هستیم ولی برخی مشکلات برنامه ما را عقبتر انداخت. بیماری یکی از بچهها و مهاجرت چند نفر دیگر باعث شد که بازیگرهای جدیدی شروع به تمرین کنند.
بچهها پرسیدند حالا نمایش ما را چه کسانی تماشا خواهند کرد؟
زمان و مکان اجرا کجاست؟
به بچهها گفتم همینجا اجرا میکنیم و حتماً برنامهریزی میکنیم که کسانی هم برای دیدن نمایش شما بیایند و حتی بچهها برای نمایش خود بلیت طراحی کردند.
بچهها به گروههای بازیگران، طراحان صحنه و گریمور تقسیم شدند و همه در تکاپوی اجرای نمایش بودند.
بعد از تمرین نمایشها با کمک بچهها تعدادی از کاردستیها و نقاشیهایی را که بهعنوان فعالیتهای بلندخوانی انجام داده بودیم به درخت قرمزمان نصب کردیم بچهها از دیدن کارهایشان به وجد آمده بودند.
گروه دوم
کتاب هیس لطفاً این ببر را بیدار نکنید.
قبل از بلندخوانی از بچهها خواستم حیوانات اهلی و وحشی را نام ببرند و بعد پرسیدم که کدام حیوانات راهراه هستند و به همین ترتیب آنها به ببر رسیدند بعد از اسم کتاب گمانهزنی را شروع کردم که به نظر شما چرا نباید یک ببر را از خواب بیدار کرد و بچهها هرکدام یک نظر دادند و بعد شروع به خواندن کتاب کردیم در حین بلندخوانی بچهها راجع به شخصیتهای کتاب حرف زدند موش چون سبک است میتواند با بادکنک رد بشود، روباه سنگینترِ و…
وقتیکه درنهایت بادکنکها ترکید و معلوم شد که تولد ببر بوده و بقیه میخواستند او را غافلگیر کنند بچهها هم شاد شدند و از تجربههای سورپرایز شدنشان در تولد گفتند. بعد از بلندخوانی بچهها بادکنکها را نقاشی کردند.
مربی: مژگان آقایی
محل اجرا: کتابخانه با من بخوان آوای ماندگار، مولوی، تهران