امروز با کولهای پر از کتاب و با هماهنگی قبلی به مدرسه شهید محمدی در روستای گوشکوری که در پیوند طرح کتابخانه با من بخوان با مدارس هست برای توسعه کتابخوانی رفتیم .
با بردن کتاب داستان برای بچهها آنها را خوشحال کردیم. چون اکثرا این بچهها به غیر از کتابهای مدرسه کتاب داستان ندارند.
قبل از بلندخوانی
در آنجا با اجازه از مدیر مدرسه، کلاسی را برای بلندخوانی به ما تحویل دادند. من کتاب انتظار عروسکی را با نویسندگی هوین هنکس برای بلندخوانی انتخاب کردم.
قبل از بلندخوانی از بچهها سوال کردم که آیا تا حالا انتظار چیزی را کشیدهاید؟ اگر بله، چه چیزی یا چه کسی؟
هر کدام جوابهایی دادند. از قبیل انتظار تولد برادر یا انتظار برگشتن بابا از سر کار، انتظار برف برای برف بازی و یا انتظار باران برای یکی دیگر از بچه به خاطر چتر رنگارنگی که تازه خریده بود.
هنگام بلندخوانی
در این کتاب پنج اسباببازی را نشان میدهد که هر کدام روی لبه پنجره منتظر آب و هوای مختلف هستند تا آنها خوشحال شوند.
خرس منتظر باد. جغد منتظر ماه. خوک منتظر باران. هاپو برف و… در حالی که آنها انتظار میکشند خیلی چیزها اتفاق میافتد .
در حین بلندخوانی پرسشهایی را مطرح کردم.
از قبیل چه چیزی سبب شادی خرس میشود؟
آیا خرس احساس شادی میکند؟
و یا اینکه چه چیزی شما را خوشحال میکند؟
و یا از کجا میفهمید خوشحال هستید؟
با این سوالها بچهها را به چالش کشیدم.
بلندخوانی این کتاب حتی برای خودم هم جالب و جذاب بود چون با آمادگی قبلی به کلاس رفتم.
مربیان: فریبا زارعی و هدا خاطری
محل اجرا: دبستان شهید محمدی، روستای گوشکوری، شهرستان دالاهو، استان کرمانشاه