فعالیت پیش از بلندخوانی:
بچهها به خانهام آمدند. رفتیم و در گوشهای از خانه که به بلندخوانی اختصاص دادهام، نشستیم. پیش از بلندخوانی کتاب، ماسکهایی را که برای بچهها ساخته بودم به آنها نشان دادم. هر کدام یک حیوان را انتخاب کردند و ماسک آن حیوان را روی صورتشان گذاشتند. سپس کمی با هم دربارهی جلد کتاب و تصویرهای آن گفتوگو کردیم. از خاطرههایی که از دریا و ساحل داشتیم گفتیم و پس از آن بلندخوانی کتاب را آغاز کردیم.
فعالیت هنگام بلندخوانی:
نام کتاب، نویسنده و مترجم آن را خواندم و بلندخوانی کتاب را آغاز کردم. در میانههای داستان با هم دربارهی دریا و شنبازی گفتوگو کردیم. از وسایلی گفتیم که میتوان با آنها قلعهی شنی ساخت و هر کدام از بچهها اسم وسایلی را که خودشان در خانه داشتند، گفتند. هنگامی که به بخشی از داستان که دربارهی همکاری بود رسیدیم، با بچهها دستهایمان را روی هم گذاشتیم و یک صدا فریاد کشیدیم: هورراااااا!!!
فعالیت پس از بلندخوانی:
هوا تاریک شده بود و سرما اجازه نمیداد تا با همدیگر به کنار دریا برویم، بنابراین ساحل دریا را به حیاط خانه آوردیم! با شن قلعه ساختیم و تا میتوانستیم با همدیگر بازی کردیم. به چهرهی بچهها نگاه میکردم و با دیدن چهرهی خندان آنها بینهایت خوشحال بودم.
مربی: اسما رحیمی
محل اجرا: شهرستان قشم، استان هرمزگان