امروز به همراه داوود رستمیان رفتیم مدرسه ادب.
دانشآموزان کلاس پنجم را فرستادند کتابخانه. برخلاف تصور، بچههای پرهیجان و باهوشی بودند. قبل از خواندن کتاب در بحثی شرکت کردند که باعث شد بپرسم چه کاره میخواهند بشوند. و دلیلشان برای انتخاب شغل آینده چیست.
در اولین لحظات ورود بچهها به کتابخانه یکی از بچهها خیلی ناراحت بود که چرا نماندهاند سر کلاس که کنفرانس بدهد. بعد از شرکت کردنش در بحث فهمیدم که میخواهد مهندس هوافضا بشود. قابل توجه بود که این انتخابش از روی هیجان نیست و احساسی تصمیم نگرفته و راجعش تحقیق هم کرده.
برایشان موش مترو را بلندخوانی کردم. خیلی خیلی توجه کردند و اتفاقات داخل داستان را قبل از خوانش من حدس میزدند. کلا کلاس پر انرژی بود.
یکی از بچهها که چشمش مشکل داشت و نمیتوانست خوب ببیند یک کتاب بهش دادیم که عکسها جلو دستش باشد و راحت ببیند.
مربی: امیر ثروتی
محل اجرا: کتابخانه دبستان ادب قصرشیرین، کرمانشاه