استان اصفهان، کتابخانه صدرالواعظین خوانسار
تاریخ: شنبه ۸ خرداد۱۴۰۰
از هفته گذشته حسابی برای امروز برنامه ریزی کرده بودیم ، با شبکه بهداشت شهرستان تماس گرفتم و برای یه برنامه کوچک با رعایت کامل پروتکل ها اجازه گرفتم، برای دعوت از بچه ها ، با خانواده هایی تماس گرفتم که در این مدت که ما برنامه آنلاین داشتیم برای ما عکس و فیلم میفرستادند و با این کار در حقیقت از این عزیزان هم تشکر می کردیم ،آنها را برای شنبه دعوت کردیم.
صبح شنبه همکار عزیزم خانم چلویی دنبال من اومدند و رفتیم برای خرید کیک و بعد سریع به کتابخانه آمدیم و مشغول مرتب کردن کتابخانه شدیم ، من محیط بیرون کتابخانه را شستم و جارو کردم و خانم چلویی داخل کتابخانه را جارو و مرتب کردند .
ذوق و شوق خیلی زیادی داشتیم ،بلندخوانی حضوری بعد از ۱۵ ماه خیلی هیجان انگیز بود بعد از اینکه همه چیز آماده شد مادرهای عزیز به همراه نوگلان عزیزشون تشریف آوردند.
همکار عزیزم خانم فرخی هم به ما ملحق شدند .
در ابتدا با المرهایی که بچه ها آورده بودند کلی ذوق کردیم ، مادر یکی از بچه ها با طرح المر برای پسرش ماسک درست کرده بود ، یک المر بزرگ داشتیم که سبحان جان اون را درست کرده بود .
بعد از اینکه بچه ها نشستند اول از آنها تشکر کردم بابت عکس و فیلم های زیبایی که برای ما می فرستادند، سپس از آنها پرسیدم شما میدونید المر کیه و آنها گفتند فیل رنگی رنگی و سبحان شروع کرد به تعریف کردن داستان المر که چون دوستاش مسخره اش می کردند خودشو رنگ فیل های دیگر درآورد……
کتاب رنگ های المر را انتخاب کردم تا برای آنها بخوانم در حین خواندن کتاب، رنگ های کتاب را از بچه ها می پرسیدم و بعد از اتمام کتاب توجه آنها را به رنگ های اطراف جلب کردم .
بعد بچه ها آمدند و کیک المر را برش زدند و حسابی برای المر دست زدند و شادی کردند .
سپس کیک و آبمیوه خوردند.
عکس المر را روی کاغذ پرینت گرفته بودند و به بچه ها دادم و از آنها خواستم به هر شکلی که دوست دارند المر را رنگ آمیزی کنند .
در پایان بچه ها کتاب گرفتند و خانواده از حضور بچه ها در کتابخانه خیلی خوشحال بودند .
به امید روزهای بدون کرونا
رحمانی ( مسئول کتابخانه صدرالواعظین خوانسار)