مکان: کتابخانه‌ پرنده قرمز، روستای قاسم‌آباد تهرانچی
تاریخ: ۹/۵/۱۴۰۱
نام کتابدار: مریم سادات زواره
نام کتاب: پسر کوچولو و ماهی بزرگ

امروز به مناسب روز جهانی دوستی، کتاب «پسر کوچولو و ماهی بزرگ» را برای بچه‌ها. مثل همیشه ابتدا درباره‌ی جلد کتاب با بچه‌ها صحبت کردم که چه چیزی در تصویر می‌بینند و فکر می‌کنند کتاب در مورد چه چیزی هست. بعد درباره‌ی دوستی با بچه‌ها صحبت کردم:

«آیا تا حالا شده دل‌تون بخواد با کسی دوست بشید؟» همه پاسخ دادند: «خیلییی زیاد».

«آیا شده دل‌تون بخواد با حیوانات دوست بشید؟» مهتاب گفت: «من حیوانات و دوست دارم ولی دلم نمی‌خواد دوستم باشن. چون نمی‌تونه باهام حرف بزنه من دوستی می‌خوام که باهام حرف بزنه».

السا گفت: «من دوست دارم باهاشون دوست بشم با هم بازی کنیم».

مطهره گفت: «بعضی حیوانات رو نمی‌شه تو خونه نگهداری کرد به‌خاطر همین منم دوست ندارم باهاشون دوست بشم».

پرسیدم: «آیا تابه‌حال شده کسی رو ببیند فکر کنید او می‌تونه دوست خوبی باشه ولی در موردش اشتباه فکر کرده باشید؟» مهدیه گفت: «بله من خیلی برام اتفاق افتاده وقتی مهدکودک می‌رفتم با یکی دوست شدم ولی بی‌ادب بود مامانم گفت این دوست خوبی برای تو نمیشه».

پرسیدم: «آیا شده دل‌تون برای دوست‌تون تنگ بشه؟چیکار می‌کنید؟» زهرا گفت زنگ می‌زنیم بهش باهاش حرف می‌زنم». مهتاب گفت: «تصویری باهاشون حرف می‌زنیم».

کتاب را بلندخوانی کردم . پس از بلندخوانی ثنا گفت: شاید دوستی نداشته یا خواهر و برادر نداشته و تنها بوده بخاطر همین ماهی آورده باهاش دوست بشه.»

در آخر از بچه‌ها خواستم یا نامه برای دوست‌شان که راه دور است بنویسند و یا یک نقاشی بکشند که آن‌ها را کنار دوست‌‌شان نشان دهد.

پس از نشست بلندخوانی هر کدام از بچه‌ها ۳ تا کتاب به امانت بردند .

کتاب «پسر کوچولو و ماهی بزرگ» را از هدهد خریداری کنید.