استان هرمزگان، جزیرهی قشم، روستای رمکان
نام مربی: حسنی عقیلی
نام کتاب: رفتم به باغی
در کتاب «رفتم به باغی» چهار کودک برای گردش به باغی میروند و با کلاغ و جوجههایاش، گربهها و الاغ باغبان دوست میشوند. وقتی که مشغول خوردن غذا هستند، دیوی که زیر زمین زندگی میکند از راه میرسد، ولی الاغ دیو را فراری میدهد. پس از آن کودکان به باغبان کمک میکنند. این کتاب، بازآفرینی یک متل قدیمی است که برای کودکان امروز مناسبسازی شده است. متلها به دلیل آهنگین بودن و تکرار کنشها در ذهن ماندگاری دارند و به راحتی به خاطر سپرده میشوند. ترانه-متلهای ایرانی میتوانند از راه زبان، کودک گذشته را به کودک امروز پیوند دهند.
امروز برای کودکان ۴ تا ۷ سال بلندخوانی داشتیم و من برای بلندخوانی کتاب«رفتم به باغی» را انتخاب کردم، قبل از خواندن از بچهها خواستم تصاویر جلد کتاب را خوب ببینید و در موردش گفتوگو کردیم. از بچهها خواستم حدس بزنند اسم کتاب چیست؟ بچهها نظرهای مختلفی داشتند، چند نفر گفتند گل و یا باغ و یا درخت.
پس از معرفی نویسنده، تصویرگر و انتشارات شروع به خواندن کتاب کردم. هر صفحه از کتاب را که میخواندم بچهها بادقت به تصاویر آن نگاه میکردند.
فعالیتی که بعد از بلندخوانی بچهها انجام دادند، یک نقاشی از کتاب و تصورات و حسی که از شنیدن بلندخوانی داشتند را روی کاغذ کشیدند. در پایان بچهها نمایشی با ماسکهای شخصیت کتاب اجرا کردند.