استان تهران، محله مولوی، ۱۶ شهریور ماه
تعداد دانشآموزان: ۷ نفر (۶ دختر و ۱ پسر)
مکان: کتابخانه آناهیتا
نام کتاب: هفت رویای کلاغ
بلندخوان: فرشته آزاددهقان
گزارش کار از زبان بلندخوان:
از بچهها دربارهی رویا پرسیدم، هیچکدام از بچهها نتوانستند رویا را توضیح بدهند.
بنابراین دربارهی تفاوت رویا با هدف صحبت کردیم و قسمتی از کتاب را دوباره برای آنها خواندم و از آنها پرسیدم
«چرا وقتی کلاغ قصهی ما به سایر دوستانش نگاه میکرد، فکر میکرد رویاهایش همان طور استف مثلا در برخورد با گوسفندها شب را با ستاره نارنجی می دید.
بچهها جواب دادند، چون انعکاس تصور دیگران روی او تاثیر میگذاشت ولی رویاهایش را عوض نمی کرد.
دوباره پرسیدم هنگامیکه رویاهایش عملی میشد چرا ناراحت بود؟
گفتند برای اینکه از طرف بقیه کلاغها پذیرفته نمیشد و تنها میماند.
در آخر از بچهها خواستم رویاهای خودشان را نقاشی کنند