چگونه با برنامه «با من بخوان» سرنوشت دیگری برای کودکان شیرخوارگاه آمنه رقم خورد
گفتو گو با کارشناسان شیرخوارگاه آمنه درباره تاثیرهای شگفتانگیز کتابخوانی بر کودکان این مرکز
در این مصاحبه به دلیل حفظ حقوق قانونی کودکان مبنی بر محفوظ و ناشناس ماندن هویت، نام آنان تغییر کرده است.
مجتمع خدمات بهزیستی و شیرخوارگاه آمنه، زیرمجموعه اداره بهزیستی شمیرانات استان تهران است. این محل، مکانی است برای نگهداری کودکان بیسرپرست و بدسرپرست صفر تا هفت سال. برنامه «با من بخوان» از تیر ماه ۱۳۹۳ کار خود را در شیرخوارگاه آمنه تهران به همت و پشتیبانی مالی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان آغاز کرده است.
در سال ۹۲ در پی بازدید گروهی از کودکان شیرخوارگاه آمنه از موزه-نمایشگاه فرهنگ کودکی در باغموزه نگارستان، کارشناسان موسسه به برخی کمبودها و نیازهای اساسی این کودکان در زمینه تقویت مهارتهای شنیداری و گفتاری پی بردند و بر آن شدند تا برنامه «با من بخوان» را با تکیه بر آموزش آواورزی و الفباورزی در این شیرخوارگاه به اجرا درآورند و پس از رایزنیهای فراوان موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان با مسئولان این مرکز، سرانجام در تیرماه ۹۳ فعالیت خود را آغاز کرد.
آزاده صادقی از آموزشگران برنامه «با من بخوان»، از آغاز تا امروز، پیوسته هفتهای چند جلسه در این شیرخوارگاه حاضر شده و به آموزش بسته پژوهشی «آواورزی با سیبیلک» و همچنین خواندن شماری دیگر از کتابهای باکیفیت این طرح پرداخته است. صادقی با پیگیریهای مداوم خود توانسته است تغییرات مثبت چشمگیری در روند رشد زبانی، اجتماعی و عاطفی این کودکان ایجاد کند.
همچنین با پیگیریهای فراوان، از مهرماه ۹۴ با موافقت مسئولان شیرخوارگاه آمنه، برنامه «خواندن با نوزاد و نوپا» به طور رسمی در بخش نوزادان این شیرخوارگاه آغاز شده است. در این مدت تاثیرات شگرف کتابخوانی و گفتوگو با نوزادان، همه کارکنان و کارشناسان شیرخوارگاه آمنه را شگفتزده و خوشحال کرده است.
با اجرای بلندخوانی و کار با بسته آموزش خلاق «آواورزی با سیبیلک» در شیرخوارگاه آمنه، رشد شناختی و زبانی، اجتماعی و عاطفی کودکان، نوزادان و نوپایان در سطوح مختلف افزایش پیدا کرده است. از دیگر تاثیرات «با من بخوان» بر کودکان شیرخوارگاه آمنه ایجاد علاقه و پیوند دوستانه با کتاب است.
علیرغم مشکلات، موسسه توانسته است یک کتابخانه کوچک «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه ایجاد کند. چیدمان کتابخانه شیرخوارگاه هم به طور کامل تغییر کرده است. ارتفاع قفسهها کوتاه و برای کودکان دسترسپذیر شده است. کتابهای بیکیفیت از کتابخانه خارج شده و جای خود را به کتابهای باکیفیت و برگزیده داده است.
اینک پس از سه سال از اجرای برنامه «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه، آزاده صادقی با سه تن از کارشناسان این مرکز گفتوگو کرده و نظر آنان را درباره تاثیرهای این برنامه بر کودکان شیرخوارگاه جویا شده است. متن کامل این مصاحبه را در زیر بخوانید:
با تشکر از این که وقت خود را به ما دادید لطفا خودتان را معرفی کنید.
– اسدی هستم؛ مسئول توانبخشی آموزش در شیرخوارگاه آمنه
– وکیلی هستم؛ کاردرمان شیرخوارگاه آمنه
– ارجمندنیا هستم؛ روانشناس شیرخوارگاه آمنه
میدانید که من مسوول اجرایی برنامه «با من بخوان» در شیرخوارگاه آمنه هستم. آیا با این برنامه آشنایی دارید؟
– اسدی: بله تا حدودی. میدانم آن چه انجام میدهید خواندن کتابهای خوب برای بچههاست که به مرور زمان به کتاب خواندن عادت کنند.
آیا در مدت اجرای طرح، در فرشتههای کوچک شیرخوارگاه آمنه تغییری مشاهده کردهاید؟
– اسدی: بله خیلی زیاد.
– وکیلی: بله. تغییرهایی که اصلا برایمان قابل تصور نبود!
– ارجمندنیا: بله من هم تغییرهای بسیار مثبتی در بچهها دیدهام که مطمئنم نتیجه فعالیتهای شما بوده است.
تقویت مهارتهای شنیداری، گفتاری و ارتباطات اجتماعی کودکان شیرخوارگاه آمنه
لطفا اندکی از این تغییرها برای ما بگویید.
– وکیلی: در ابتدا ما به هیچ وجه فکر نمیکردیم نوزادان به طرح شما به این خوبی جواب بدهند تا آنجا که همیشه برایمان سوال بود که چرا خانم صادقی از نوزادان شروع کرده است؛ اما به تدریج و با بزرگتر شدن بچهها از اثرهای مثبت و روند روبهرشد این کار بسیار متعجب شدیم! ما نوزادانی داشتیم که MRI آنها مشکل داشت و انتظار میرفت به تدریج در زمره کودکانی قرار گیرند که مشکل ذهنی دارند؛ اما به مرور زمان متوجه شدیم برخلاف انتظارمان دارای واکنشهای بسیار خوبی هستند. مثلاً «مریم» عارضه «آتروفی مغزی» دارد اما حالا دارای ارتباطات بسیار خوب و عالی است. این ایجاد ارتباط را در همه آنها کم و بیش میبینیم. یکی از نوپاها را که برای فرزندخواندگی معرفی کرده بودیم و اصلاً امیدوار به ایجاد ارتباط او با پدر و مادر نبودیم، درنهایت تعجب دیدیم وقتی پدرخواندهاش گفت دست بده، دستش را دراز کرد و دست داد! این برنامه تا آن جا بر ارتباطات اجتماعی کودکان شیرخوارگاه آمنه موثر بوده است که نوزادان در نخستین برخورد، با پدر و مادر آینده خود، به طور کامل ارتباط چشمی برقرار میکنند، لبخند میزنند و بنابراین با این ارتباط خوب، برای فرزندخواندگی انتخاب میشوند. در حالی که ما در این موقعیتها از آنها انتظار ترس داریم. کودکانی که خانم صادقی با آنها کار کرده است، ارتباط بسیار خوبی با دیگران دارند، حتا با آقایان که در شیرخوارگاه آمنه انگشتشمارند و بهندرت دیده میشوند! کتابخوانی بر سیستم شنیداری آنها نیز موثر بوده است. بچههایی که قبلا با وجود صدای تلویزیون یا ضبط اصلاً واکنشی به صدای مربی نشان نمیدادند و فقط به صدای ضبط یا تلویزیون توجه داشتند و در واقع میتوان گفت دچار «سندرم تلویزیون» بودند، حالا به کوچکترین صداها دقت و توجه نشان میدهند. آنها صدای انسان را ترجیح میدهند تا آنجا که وقتی انسانی حضور دارد و صحبت میکند، اصلاً به تلویزیون نگاه نمیکنند. تمرکز و دقت شنیداری آنها نیز بالا رفته است. «مینا» را برای فرزندخواندگی به اتاق مددکاری آورده بودند. در آغوش پدرخواندهاش نشسته بود و گوشی پدر را در دست داشت. آرام بود اما پس از چند دقیقه شروع کرد به غر زدن. شنیدم که پدر به او میگوید: «آهنگ تموم شد؟ اگه دوست داری دوباره برات میذارم.» درحالی که من اصلا صدای آهنگ را نشنیده بودم! این کودکان وقتی بزرگتر میشوند چون گنجینه واژگان آنها با کتابخوانی از سن پایین، بالا رفته است و واژههای مختلف شنیدهاند، وضعیت گفتاری خیلی بهتری دارند. در گذشته بچههای سه ساله شیرخوارگاه آمنه حرف هم نمیزدند اما حالا حتا حدود یکونیم سالهها هم برخی واژهها را میگویند.
– اسدی: ما از همکاری برخی دانشگاهها برای گفتاردرمانی در شیرخوارگاه آمنه بهره میگیریم. جالب است بدانید اوایل که گفتاردرمانها آمده بودند، کار شما هم تازه شروع شده بود. آن زمان تعداد بچههایی که نیاز به گفتاردرمانی داشتند، خیلی زیاد بود به طوری که سه روز در هفته، روزی چهار درمانگر حضور داشتند و با تعداد زیادی از بچهها کار میکردند. اما اکنون تعداد بچههایی که نیاز به گفتاردرمانی دارند آنقدر کم شده که نه تنها روزهایی که نیاز به گفتاردرمان داریم، بلکه تعداد گفتاردرمانهای مورد نیاز نیز بسیار کاهش یافته است، طوری که برخی روزها ناچاریم بچههای تکراری را برای گفتاردرمانی بفرستیم. پیشتر برنامهای مانند «با من بخوان» که روی کلام بچهها هم بسیار تاثیر دارد، در شیرخوارگاه وجود نداشت؛ بنابراین به لحاظ کلامی با این بچهها کار نمیشد. وقتی این بچهها به سن گفتار میرسیدند تازه متوجه میشدیم که کلام ندارند و صحبت نمیکنند؛ پس به ناچار از درمان استفاده میکردیم تا کودک بتواند صحبت کند و در فهرست فرزندخواندگی قرار گیرد.
– وکیلی: مشکل اصلی ما همین بود. برای خانوادههایی که جهت فرزندخواندگی مراجعه میکردند سوال بود که چرا بچه هنوز حرف نمیزند اما اکنون خدا را شکر این ارتباط کلامی به خوبی برقرار میشود.
– اسدی: این امر هم روی آمار فرزندخواندگی ما تاثیر بسیار مثبتی گذاشته و هم نیاز ما به گفتاردرمان را بسیار کاهش داده است.
– وکیلی: ما حالا حتا در نوزادانی مانند «آرزو» که مطمئنیم باید به مرکز توانبخشی انتقال یابد، آواسازی میبینیم. «سارا» هم در طیف اوتیسم است اما ارتباط دیداری بسیار خوبی دارد. یکی از دلایل اوتیستیک بودن، عدم واکنش مناسب به احساسها و هیجانهای کودک است که با کتابخوانی همراه با توجه، میشود تا اندازهای واکنش این کودکان را به کتاب جلب کرد. در میان نوزادانی که در نوپایی به فرزندخواندگی رفتند «شمیم» و «شایان» دوقلو را داشتیم که شایان با خونریزی مغزی به دنیا آمده بود و شمیم با درجه «آپگار» پایین. هر دو تاخیر حرکتی داشتند اما این آسیبها، با کتابخوانی چنان عالی جبران شد که با شرایطی بسیار خوب و نرمال به فرزندخواندگی پذیرفته شدند. اکنون از این نمونههای مثالزدنی بسیار داریم. درواقع وضعیت ذهنی همه نوزادان اعم از سالم و ناسالم بر وضعیت جسمی آنها تاثیری بسیار مثبت گذاشته است.
– اسدی: در مراکزی که بچهها به صورت دستهجمعی زندگی میکنند یکی از مشکلات این است که مربی درگیر ۱۰ تا ۱۵ کودک است با وظایف گوناگونی همچون پوشک و لباس عوض کردن، چند وعده غذا دادن، حمام کردن، ملحفه عوض کردن و… او دیگر زمانی برای صحبت با تکتک بچهها ندارد یا فرصتی برای آموزش به آنها. به ناچار کودک یا برای مدت زیادی داخل تخت است یا در حال بازی، با خودش و یا کودکانی که مثل خودش هستند که هیچ کدام کلام ندارند. با این طرح در واقع کودکان مراحل گفتاردرمانی را نیز میگذرانند.
– وکیلی: اثر مثبت دیگر این طرح، افزایش بار هیجانی بچههاست. اکنون میبینیم بچهها چه قدر خوب و متناسب با گفتار هیجان نشان میدهند. در گذشته، در این ده سالی که من این جا بودهام، این امر را حداقل در بچههای مشکلدار نمیدیدیم. اما حالا مثلا «زهره» ۷ ماهه که مشکل نخاعی دارد، کاملا به گفتار حتا لحن گفتار و حالت چهره من واکنش نشان میدهد. «صادق» یکونیم ساله که MRI او مشکل دارد با کوچکترین اخم یا تغییر لحن گفتار من بغض میکند یا از من رو برمیگرداند یعنی واکنش هیجانی بسیار عالی متناسب با گفتار نشان میدهد.
برنامه کتابخوانی «با من بخوان» نیاز به توجه کودکان را ارضا کرده است
– اسدی: توجه خاصی که به بچهها میشود هم از نکتههای مثبت برنامه شماست. بچههای ما به دلیل کمبود توجه بسیار شدید دچار مشکلات خاصی میشوند مانند انگشت مکیدن، سرکوبیدن، دندان قروچه و رفتارهای کلیشهای دیگر تا از این طریق توجهها و نگاهها را به خود جلب کنند یا باعث شوند با آنها حرف بزنیم. این رفتارها گاهی آن قدر شدید میشود که ناچار به مصرف دارو برای آنها میشویم. وقتی شما خانم صادقی در زمانهای خاص و با توجه خاص برای آنها کتاب میخوانید یا قصه میگویید نیاز به توجه آنها تا حد زیادی ارضا میشود. بنابراین ما اینک به طور محسوسی کاهش سرکوبیدنها، انگشت مکیدنها و … را در بخشها میبینیم. مثلاً اکنون برای «مانی» نوباوه و «کیوان» نوپا که بیقرار بودند و سرکوبیدنشان خودشان و مربیانشان را به ستوه آورده بود، این اتفاق خوب افتاده است. آنها درواقع به درمان حمایتی_عاطفی، تقابل عاطفی و آرامش نیاز داشتند.
– ارجمندنیا: ما در ردههای مختلف، رشد جسمی، رشد ذهنی – شناختی و رشد درست هیجانات را داریم که مقوله بسیار مهمی است. گاهی در روند این رشدها اختلال ایجاد میشود و مشکلات رفتاری به وجود میآید. مثلا در نوزادان باعث افسردگی نوزادی یا در سنین بالاتر باعث “ADHD” یا همان بیشفعالی را داریم که با اجرای این برنامه نتیجههای مثبت آن را روی این کودکان شاهد بودیم. در حقیقت و این طرح در زمینه رفع نیاز به توجه و نیاز حمایتی – عاطفی همچنین تخلیه احساسی- هیجانی نیز بسیار مفید است.
– اسدی: تمرکز نیز از اثرهای مثبت این طرح است. شما از نوزادی به آنها میآموزید که آموزش، زمان خاص و شرایط خاصی دارد و این یک مهارت است که بچههای ما در شیرخوارگاه آمنه تا زمانی که به سن مهدکودک میرسیدند این مهارت را نمیآموختند. حتا بسیاری از کودکان در خانهها هم این مهارت را ندارند، اما در محیطهای گروهی خیلی بیشتر است. این مشکل کودکان با ورود به مهدکودک آشکار میشود. بچهها در شیرخوارگاه تنها زمانی که مینشینند و تمرکز دارند زمانی است که تلویزیون نگاه میکنند که حتا آن زمان هم به دلیل جمعیت بالا خیلی از آنها بیقرارند و نمیتوانند بیش از چند دقیقه بنشینند. اما با برنامه «با من بخوان» کودکان از نوزادی تمرکز را میآموزند. این تمرکز از دو سه دقیقه شروع میشود و افزایش مییابد در سن مهدکودک به ۱۵ دقیقه و بالاتر میرسد و پیش میرود تا آنجا که کودک این توانایی را پیدا میکند که در مدرسه تا ۴۵ دقیقه هم در کلاس آموزشی تمرکز کند. این آموزش در بزرگسالی نیز برای آنها بسیار مفید است. ما اکنون آمار بسیار زیادی از کودکان شیرخوارگاه آمنه در سن مهدکودک داریم که اغلب به دلیل رفتارهای ناخوشایند و عدمتمرکز از مهد اخراج میشوند. در دبستان چون قانون اخراج وجود ندارد، برای رفع عدمتوجه و تمرکز مجبور میشویم با تجویز روانپزشک به کودکان قرص «ریتالین» بدهیم. اما با طرح «بامن بخوان» ما حتا شاهد کاهش مشکل عدم توجه و تمرکز، در نتیجه، کاهش مصرف «ریتالین» بودهایم.
– ارجمندنیا: این امر در روحیه کودک بسیار موثر است. کودک با یادگیری تعاملات درست، دستورپذیری و رعایت قوانین و با افزایش تمرکز و توجه، دیگر عدم موفقیتها، شکستهایی چون اخراج و… را که عواقب بسیار بدی حتا در بزرگسالی او نیز خواهد داشت، تجربه نخواهد کرد و از تبعات روحی مادامالعمر آن در امان خواهد بود. کتابخوانی با این سیستم هدفمند و اصولی بسیار موثر است. این طرح به بالارفتن سازگاری، تعاملات و انعطافپذیری کودک کمک میکند.
– وکیلی: ما همیشه به مادران توصیه میکنیم برای تقویت هوش بچه در دوران جنینی و نوزادی برایش کتاب بخوانند، با او تماس چشمی داشته باشند، لبخند بزنند و… یعنی تمام کارهایی که در هنگام کار شما انجام میشود و این کارها همگی باعث تقویت و افزایش هوش بچه خواهد شد.
– ارجمندی: و باعث رشد جسمی، رشد ذهنی، رشد شناختی، رشد ارتباطی حتا بهبود تغذیه و خواب.
شخصیت «سیبیلک» در بسته آموزشی آواورزی
تقویت گفتار برای بالا بردن IQ کودک
– اسدی: بچههای ما چون تا مدت زیادی کلام و ارتباط چشمی ندارند هنگام تست IQ نمره پایین میگیرند که در سرنوشت آنها بسیار موثر است.
– ارجمندنیا: یکی از علتهای IQ پایین عدم توانایی در ایجاد ارتباط است.
– اسدی: در بهزیستی از جمله درشیرخوارگاه آمنه این قانون وجود دارد که اگر IQ کودک از حدی پایینتر باشد باید به مرکز توانبخشی منتقل شود. بنابراین بالابردن IQ یعنی تغییر سرنوشت کودک. یکی از راههای بالا بردنIQ ، تقویت گفتار است که با برنامه «با من بخوان» این تغییر ایجاد میشود.بنابراین سرنوشت کودک از مرکز توانبخشی میتواند به خانواده، به مدرسه و به دانشگاه و… تغییر کند!
– وکیلی: «صادق» و «مریم» از نظر من قطعاً بچههایی بودند که باید به مرکز توانبخشی منتقل میشدند اما حالا در فهرست فرزندخواندگی قرار گرفتهاند! من با قاطعیت این برنامه را طرحی برای افزایش IQ کودک معرفی میکنم. این طرح میتواند در مهدکودکها، در مراکز خلاقیت و… برای افزایش هوش وIQ ارائه شود. مرکز خلاقیتی که من، «امیرحسین»، پسر دو سالهام را برای مدتی به آنجا میبردم اصلا واحدی به نام کتابخوانی نداشت!
– اسدی: بله هم برنامه و هم کتابهای برنامه را حتما معرفی کنید.
– ارجمندنیا: کتابخوانی و برنامهی «بامن بخوان» در کنار نتایج کلی خود مانند رشد ذهنی و جسمی میتواند برای آموزشهای خاص مانند آموزش رنگها، آموزش مهارتهای زندگی، آموزش توالت رفتن و… نیز بسیار مفید باشد.
– وکیلی: بله مثلا مجموعه کتابهای «اِما» که در مسائل و کارهای روزمره با کودک همراه میشود یا کتاب «قیافههای بامزه» که در شناخت حالتهای چهره و تغییرات آن بسیار موثر است طوری که وقتی به پسرم، «امیرحسین»، در خانه میگویم اخم کن دقیقا مانند شخصیت کتاب اخم میکند. کتاب درعین این که بسیار ساده است کودک را در موقعیتهای خاص قرار میدهد و احساس کودک را در همان موقعیت بیان میکند و نشان میدهد؛ مثلا حالا که از خرس ترسیده و وحشتزده است چه شکلی میشود. بچهای که با احساسات و نحوهی بروز آن آشنا شود، حتا اگر قادر به حرف زدن هم نباشد به راحتا میتواند احساساتش را بروز دهد مثلا به مادر اخم میکند یعنی من از این کار تو ناراحتم.
– اسدی: شناخت احساسات یک کار درمانی است. «آذین» دوازده سالهی ما هنوز احساساتش را نمیشناسد!
– ارجمندنیا: او نه احساساتش را میشناسد و نه نحوه بروز آنها را میداند و من به عنوان یک رواندرمانگر، اسامی احساسات حتا حالات فیزیکی احساسات را به او میآموزم.
– اسدی: ما در روانشناسی برای دریافت این موضوع که کودک نسبت به افراد خانواده و اطرافیانش چه احساسی دارد قیافههایی با حالتهای مختلف چهره در اختیارش قرار میدهیم و از او میخواهیم مشابه مادر، پدر و… را پیدا کند. از روی قیافهای که برای مادرش نشان میدهد مثلا میفهمیم که مادرش مهربان است یا از چهرهای که برای پدرش انتخاب میکند میفهمیم که پدرش دیکتاتور است. پس از این شناخت میتوانیم احساسات او را هدایت کنیم. چه خوب است که با این کتاب، کودک با احساسات خود آشنا میشود. ممکن است خوشحالی و ناراحتی را بشناسد اما وحشت، اضطراب، تعجب و… برایش ناشناخته است. این کتابهای خوب بر آیندهی کودکان بسیار موثر است.
– ارجمندنیا: وقتی کودک احساساتش را بشناسد کمکم توانایی کنترل احساسات را نیز کسب میکند. از تاثیرات مثبت دیگر کتابخوانی چه برای بچهها و چه برای بزرگترها این است که لازم نیست همه چیز را خودمان تجربه کنیم یا حتما خودمان در آن موقعیت قرار بگیریم، مثلا حتما خودمان دچار اضطراب شویم. با خواندن کتاب میتوانیم در یک موقعیت قرار بگیریم، اضطراب را درک کنیم سپس راه تفکر مناسب و راه حل مساله را بیابیم و این یک مقوله مهم روانشناختی است. کتابهای شما مهارتها را بالا میبرد؛ مهارتهای حل مساله، مهارت تفکر، مهارت مقابله با استرس، مهارتهای ارتباطی و… و این یعنی رشد. کتابخوانی شما در واقع شبیه کارگاههایی است که برای بزرگترها تحت عنوان مهارتهای زندگی گذاشته میشود.
نظر همکاران دیگر شما از جمله مربیان و مسوولان بخشها که در ارتباط مستقیم با کودکان هستند در مورد کتابخوانی و برنامهی «بامن بخوان» چیست؟
– وکیلی: بر خلاف گذشته، حالا هم مربیان و هم مسوولان بخشها به تاثیرات مثبت حضور شما پی بردهاند و کاملا از شما استقبال میکنند. حتا خود ما هم آگاهتر شدهایم. ناگفته نماند که ما کارشناسان، در ارتباطمان با خانوادههایی که برای فرزندخواندگی مراجعه میکنند، بیشتر متوجه پیشرفتها میشویم؛ پیشرفتهایی که شاید در بخشها دیده نشود. با این پیشرفتهاست که وقتی کودک وارد خانواده میشود هم او و هم خانواده از ارتباط متقابل با هم لذت میبرند. میتوانم «شیرین» را نام ببرم که در ابتدا حالتهای بیشفعالی نشان میداد اما زمانی که به فرزندخواندگی پذیرفته شد بسیار خوش ارتباط و آرام بود.
– اسدی: البته کار و تخصص ما به گونهای است که اثرهای مثبت کار شما را کاملا درک میکنیم و از مربی یا کسانی که علمی در این زمینه ندارند حتا پزشک مجموعه، توقع چندانی برای درک تمام این مزایا نداریم. نمیخواهیم نگاهی تخصصی به این طرح داشته باشند. همین که اکنون حرفها و پیشنهادهای ما را در این زمینه میپذیرند کافی و نشاندهنده اثر بخشی این طرح است. اوایل که شما آمدید مربیان از من میخواستند به شما بگویم به جای این که برای بچهها کتاب میخوانید در بخشها که نیرو بسیار کم است به مربیان در امر نگهداری کمک کنید. ته دل به شما میخندیدند و میگفتند بعضی داوطلبها چه دل خوشی دارند و چهقدر بیکارند برای بچهها مخصوصا نوزادان کتاب میخوانند درحالی که آدم بزرگها هم کتاب نمیخوانند! حتا به کتابهای شما که در اختیار بچهها قرار میدادید اعتراض میکردند و حوصله مشکلات ناشی از آن را نداشتند اما حالا اغلب از کتابها استقبال میکنند و برای کتاب و کتابخوانی احترام قائلاند.
– وکیلی: ضمنا لالاییها و شعرهای کودکانهای هم که برای بچهها تهیه کردهاید برای کودکان بسیار آرامبخش و نشاطآور است. در بخش قرنطینه این لالاییها را که بسیار آرامبخش است برای بچهها پخش میکنند. یکی از زیباییهای این لالایی ها این است که از سوی یک خانم خوانده شده است. در بخش نوزادان نیز لالاییها، شعرهای کودکانه و موسیقی «موتزارت» در برخی اتاقها استفاده میشود. به تدریج این را هم در کل شیرخوارگاه جا میاندازیم. موسیقی ملایم باعث تقویت گفتار کودک میشود. نخستین توصیه گفتاردرمان این است که برای کودک بسیار شعر بخوانید. چون ریتم و موسیقی برای کودک بسیار تشویقکننده و ترغیبکننده برای صحبت کردن است. من برای پسرم، «امیرحسین»، شعر میخوانم و او در شعرها واژههایی را جایگزین میکند، درواقع خودش شعر میگوید. مثلا به جای واژهی «پیشی»، «بابا» میگذارد چیزی که من اصلا یادش نداده بودم! این مقدمهای برای خلاقیت است.
– اسدی: آهنگهایی که پخش میشود روی ذهن و رفتار بچهها تاثیر دارد. در گذشته بچههای شیرخوارگاه آمنه تحت تاثیر آهنگهایی که در بخشها پخش میشد راه رفتن «تاندولی» داشتند ولی حالا اصلا این حالتها وجود ندارد. باید این آموزش حتا به خانوادهها هم داده شود که موسیقی نیز باید کودکانه و متناسب با کودک باشد. کودک خیلی زود شعر وموسیقی را یاد میگیرد؛ پس چه خوب است که از چیزی استفاده کنیم که متناسب و مفید باشد.
با توجه به این که تمام گفتههای شما حکایت از این دارد که برنامهی «با من بخوان»، ارمغان اکنون و آینده ای روشن و زیبا برای سرمایههای شیرخوارگاه آمنه است شما برای پیشبرد این طرح چه کمکی به ما میکنید؟
– اسدی: تمام این صحبتهای ما برای این بود که از شما خواهش کنیم افرادی مثل خود را در آمنه تکثیر کنید. ما هم همکاران خود را هر چه بیشتر در جریان این طرح و اثرات ارزنده آن خواهیم گذاشت.
– وکیلی: من اتاق خود را با تمام امکانات در اختیار شما میگذارم که از هر چه در کنار کتابخوانی برایتان مفید است استفاده کنید. ضمنا قفسهای امن برای کتابهای شما اختصاص میدهم.
اگر انتقاد یا پیشنهادی دارید بفرمایید.
– اسدی: انتقاد من بر شما این است که تبلیغات شما بسیار کم است تا آنجا که وقتی شما وارد شیرخوارگاه آمنه شدید ما هیچ شناختی از کار و برنامه شما نداشتیم درنتیجه با عدم همکاری ما روبهرو شدید و روند کار شما کند شد. اما حالا میگوییم ای کاش در همه مراکزی که کودکان به صورت گروهی زندگی میکنند و در همه خانوادهها خواندن کتاب را آموزش دهید.
و پیشنهاد این که آموزش بدهید که برای کودکان، چه در خانوادهها و چه در مراکزی چون آمنه هر کتابی را نخوانند. هر کتابی که ارشاد اجازه نشر آن را میدهد کتاب تضمین شدهای برای خواندن نیست. میبینیم که حتا بزرگترها هم این را نمیدانند. با یک مقایسه میتوانیم به اوضاع نابسامان کتابهای باکیفیت نسبت به کتابهای بیکیفیت پی ببریم که چه قدر به آنها بیتوجهی میشود. در مورد فیلم و تئاتر نیز همین طور است. ما خوبها را نمیشناسیم. در این زمینه اطلاعرسانی مناسبی نداریم. نهایت دانش مادر در این زمینه فقط آشنایی با گروه سنی اعلام شده در کانون است یا معیار کیفیت کتاب، تیراژ و نوبت چاپ آن است. کتابهای باکیفیت از سوی انتشارات خاصی منتشر میشوند که متاسفانه اغلب از سوی عموم شناخته شده نیستند، تیراژ پایینی دارند و کمتر دست کودکان دیده میشوند.
– وکیلی: بله حتما کتابهای خود را معرفی کنید. من کتابهایی که شما برای بچهها میخوانید را برای پسرم تهیه کردم. این کتابها از چند نظر قابل تاملاند از جمله این که با تنوع و تضاد رنگ باعث توجه بهتر کودک به کتاب و افزایش هوش او میشوند. کودک در کنار «اِما» مهارتهای روزمره را تجربه میکند و میآموزد. همچنین کتابها قصههایی دارند که در بچههای بزرگتر انگیزهای برای داستانتراشی و قصهگویی میشود.
– ارجمندنیا: کتابهای شما عامل ایجاد انگیزه و خلاقیت در مخاطب است و قابلیت ارتباط بسیار بالا با مخاطب و ایجاد احساس هیجانی در کودک را دارد. ما در کنار شما میتوانیم علاوه بر اهدافی که در طرح مدنظر شما بوده است اهدافی بسیار بزرگتر و تخصصیتر را دنبال کنیم. ضمنا خوب است این برنامه برای بچههای بزرگتر هم اجرا شود.
– اسدی: شما افرادی متخصص را آموزش دهید و پس از طی یک دوره تجربی و کارآموزی در کنا رشما، او را به عنوان راهنما در یک بخش قرار دهید که با نظارت شما این برنامه را در آن بخش اجرا کند. ما هم در هر بخش داوطلبانی برای همکاری با طرح شما معرفی خواهیم کرد تا تحت نظارت و آموزش راهنما، مجری طرح در آن بخش باشد.
و سخن پایانی؟
– اسدی: خوب است خاطره ای برای شما تعریف کنم. اوایل کار که شما بیشتر با بچههای بزرگتر کار میکردید بچهها به دنیای فرشتگان (بخش آموزش شیرخوارگاه آمنه) که میآمدند دنبال شما میگشتند. آنها بچههایی بودند که یا هنوز حرف نمیزدند یا دو یا سه واژه بیشتر نمیگفتند اما همگی با کنجکاوی به اطراف نگاه و یک چیز را تکرار میکردند: «سیبیلک». من نمیدانستم چه میگویند و چون «سیبیلک» شما را نمیشناختم فکر میکردم «سیبیلک» یکی از شخصیتهای کارتونی مانند «اسپایدرمن» و «بتمن» و… است. بعدها فهمیدم که «سیبیلک» از شخصیتهای کتاب شماست و جالب بود که از سه کلمهای که بلد بودند یکی «سیبیلک» بود. وقتی هم که از من اسباببازی میخواستند درپاسخ من که میپرسیدم «چی میخواهی؟» جواب میدادند: «سیبیلک».
– وکیلی: من هم از بین خاطرات شیرین فرزندخواندگی که همگی نتیجه خوب برنامهی «با من بخوان» است خاطره ای برای شما تعریف کنم. «لینا» که از نوزادی پیش ما بود تاخیر حرکتی داشت و ما با او «کاردرمانی» میکردیم. چهاردست وپارفتن را که شروع کرد کاردرمانی را متوقف کردیم اما کتابخوانی و آغوش و… همچنان با او همراه بود. پس از مدتی او تا آن جا پیش رفت که وقتی در جمع بچهها بودیم سراغ ما میآمد، به پشتمان میزد و از ما میخواست به او نگاه کنیم. و پیش رفت و رفت و رفت تا آنجا که چند روز پیش نه تنها خانوادهی «لینا» که برای برگرداندن او آمده بودند متعجب بودند بلکه همکاران مددکاری از دیدن او با این شرایط، آن چنان متعجب شده بودند که با یقین میگفتند: «نه نه! این لینا نیست. شما بچه رو عوض کردین!» گفتن این نکته ضروری است که ما در حال حاضر حضور ذهن نداریم که پیشرفت تکتک کودکان را بیان کنیم اما با اطمینان میگوییم که اثرات و پیشرفتها بسیار بسیار زیاد بوده است.
لازم میدانم از همکاری صمیمانه شما دوستان همراه و مهربان در شیرخوارگاه و همراهی خانم جلالی عزیز، ریاست محترم شیرخوارگاه، بینهایت سپاسگزاری کنم.
– اسدی: ما هم از شما، خانم دانایی و سایر همکارانتان در موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان متشکریم.
تیرماه ۱۳۹۶
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.