کتاب آواورزی داستانک ششم

برای شروع در مورد حیوان سگ از کودکان سؤال پرسیدیم برای نمونه پرسیدیم چه کسی می‌داند سگ‌ها چه می‌خورند کودکان گفتند: استخوان و گوشت، یا پرسیدیم سگ‌ها چگونه حرف می‌زنند که کودکان صدای سگ را درآوردند.

بعد داستانک را برایشان خواندیم و سؤال‌هایی از تصاویر کتاب و از متن داستان از آن‌ها پرسیدیم. مثلاً سؤال کردیم که سی‌بی‌لک از آقا سگِ چی پرسید گفتند: پرسید تو می‌دانی من با چه زبانی حرف می‌زنم دوباره پرسیدیم سگ چه پاسخی داد گفتند: سگ پاسخ داد نواق نواق،

یکی از کودکان کلمه نواق را یادش نمی‌آمد به‌جای آن گفت واق نه واق نه.

دوباره پرسیدیم نواق یعنی چه که گفتند یعنی من تو را دوست ندارم، یعنی نمی‌دانم.

وقتی تصویر را نشان دادیم پرسیدیم دست سی‌بی‌لک چه می‌بینید پاسخ دادند گل دست او است.

یکی از کودکان گفت می‌خواهد با سگِ عروسی کند که به او گل می‌دهد.

برای فعالیت آن درهای بطری شیر و چشم متحرک و مقوا به کودکان دادیم و با کمک‌مربیان سگ درست کردند.

در نوبت عصر بلندخوانی مانند نوبت صبح بود با این تفاوت که در فعالیت نوبت عصر با استفاده از بشقاب‌های کاغذی و چشم متحرک کودکان سگ درست کردند.

مربیان: فریده جوزی، منیژه نصیری، زینب بابایی

محل اجرا: کتابخانه آوای ماندگار، شوش

بیشتر بخوانید: