فعالیت قبل از بلندخوانی:

با خانم کتابدار هماهنگ کردم که امروز نقشه‌ای را اجرا کنیم  و ایشان هم قبول کردند.

نقشه ازاین‌قرار بود که من به بچه‌های پایه پنجم گفتم امروز در کتابخانه کتاب می‌خوانیم و ماهم راهی کتابخانه شدیم وقتی از خانم کتابدار برای رفتن به کتابخانه اجازه گرفتیم ایشان طبق نقشه قبول نکردند. بچه‌ها اصرارمی‌کردند اما ایشان می‌گفتند: اینجا کتابخانه من است و من اجازه نمی‌دهم بچه‌ها کم‌کم متوجه نقشه شدند و حتی زمانی که خانم مدیر آمد هم خانم کتابدار اجازه نداد. بچه‌ها را به کلاس فرستادم و آن‌ها مغموم و ناراحت بودند و فکر می‌کردند دوباره می‌توانند به کتابخانه برگردند ولی متوجه شدند که نمی‌شود.

فعالیت حین بلندخوانی:

من شروع به بلندخوانی کتاب کردم و تصاویر را به آن‌ها نشان می‌دادم آن‌ها کاملاً کتاب را حس کرده بودند و در آخر از آن‌ها پرسیدم فکر می‌کنید خانم کتابدار الآن چه احساسی دارد.

فعالیت بعد از بلندخوانی:

او را زنگ بعد به کلاس آوردیم و از احساسش گفت. او گفت: بسیار ناراحت شدم و احساس تنهایی می‌کردم.

پرسیدم: اگر همیشه به بچه‌ها اجازه ندهی چه می‌شود. گفت: باید در کتابخانه را ببندم.

در زنگ انشا روز بعد خواستم با موضوع من‌من هستم انشا بنویسند بچه‌ها به تنهایی‌هایشان، من‌من کردن‌هایشان و من‌من کردن همکلاسی‌هایشان اشاره کردند و انشایشان را خواندند و از هم پرسیدند فکر می‌کنید چرا من این‌همه من‌من می‌کنم خودم حتی نمی‌دانم و همکلاسش جواب داد چون خیلی هیجان داری برای جواب دادن و بقیه را نمی‌بینی.

نام آموزگار: ایمان فقیهی پور

محل اجرا: مدرسه مهر و ماه کرانی اوز فارس