امروز در یک گروه ۱۳ نفرِ با بچههای ۳ تا ۷ سال بلندخوانی داشتیم.
ابتدا تنفس بادکنکی را روی خرگوش و بادکنک آموزش دادیم و همچنین نرمش فیلی را با آنها تمرین کردیم. برای بچهها تجربهی بسیار جالبی بود. از آنها خواستیم خودشان را مانند فیل کوچک تصور کنند و دستهای خود را مانند خرطوم بگیرند، همراه با دم خرطومشان را پر از هوا کنند. بچهها از این کار خیلی خوشحال شدند و بعدازاین کار با آمادگی و تمرکز بیشتری آماده بلندخوانی شدند.
ابتدا درباره کار کشاورزی با همدیگر گفتوگو کردیم و از آنها پرسیدیم که چه کسی پدرش کشاورز است؟ و چه کسی میداند کشاورزی چیست؟ فاطمه گفت: بابای من کشاورزی میکند، گندم میکارد. معصومه یکی از بچههای بازیگوش کلاس که ۵ ساله است گفت: بابای من گندم کاشت ولی سیل همهی آنها را خراب کرد…!
بعد تصاویر کتاب را به آنها نشان دادیم. از آنها سؤال کردم چه چیزهایی در تصویر میبینند؟ بچهها هم جواب میدادند. ادیب بعد از دیدن تصویر گفت: خاله مامان من هم تو باغچه ترب و ریحان و سبزی کاشت…
بعد از گفتوگو، بچهها را با عمو کوکو آشنا کردم و داستان را خواندیم. بعد از پایان داستان ماسک عمو کوکو را برای بچهها درست کردیم.
همچنین در اتمام کار رنگها و آموزش بزرگ و کوچک را به بچهها یاد دادیم.
مربیان: منا، سعاد، سمیرا، رقیه، دلفیه
محل اجرا: استان خوزستان، شهرستان شوشتر، بخش شعیبیه، گوریه.