امروز صبح وقتیکه میرفتم کتابخانه داخل کوچه چند بچه را دیدم که بازی میکردند کنار آنها ایستادم و صدایشان زدم وقتیکه آمدند از آنها خواهش کردم که از پدر و مادرهایشان اجازه بگیرند و به کتابخانه بیایند و من برایشان بلندخوانی کنم. بچهها آمدند به کتابخانهی محلی کوچکمان و من در آنجا کتاب المر را بلندخوانی کردم و با کمک بچهها یک ماسک المر درست کردیم و باهم کتابخانه را تزیین کردیم و ماکت کیک و عدد تولد را که از قبل آماده کرده بودم به آنجا آوردم و روی میز گذاشتم و به کمک بچهها برای گرفتن جشن تولد ۳۰سالگی المر آماده شدیم. باهم برای المر تولدت مبارک خواندیم خیلی به بچهها خوش گذشت. بعد از جشن تولدمان به کلاس کناری پشت میزها رفتیم و در آنجا بچهها تصویری از المر را رنگآمیزی کردند. این بود خلاصهای از فعالیت من در روز تولد ۳۰سالگی المر.
مربی: سحر فرزان
محل اجرا: شهرستان جیرفت، کرمان