قبل از بلندخوانی، درباره کتاب و خواندن صحبت کردیم. بچهها گفتند: برنامههای بلندخوانی را دوست داشتهاند. چند تا از بچهها گفتند: که در خانه هم کتاب میخوانند. بیشتر بچهها گفتند که فقط هنگام بلندخوانی است که با کتاب سروکار دارند. یکی از بچهها گفت: سواد ندارم، دیگری گفت: در خانه کتاب ندارم. درباره اینکه لازم نیست حتماً در خانه کتاب داشته باشیم تا کتاب بخوانیم صحبت کردیم و اینکه میتوانیم از کتابخانه امانت بگیریم و میتوانیم همینجا عضو شویم. کتابهایی که مطابق تقویم در نظر گرفته بودم بچهها قبلاً خوانده بودند. پس به پیشنهاد مسعود کتاب “حیوان خانگی گندهی ریتا” و “کنسرت آقای خرس” را خواندیم.
بلندخوانی “حیوان خانگی گندهی ریتا”
درباره جلد کتاب صحبت کردیم. دربارهی کرگدن و حیوان خانگی. چه حیواناتی حیوان خانگی هستند آیا سوسک و مورچه هم حیوان خانگیاند؟ بچهها داستان و روایت تصویرش را دوست داشتند و از شوخطبعی هر دو لذت میبردند و میخندیدند. دوست داشتند جزییات را در تصویرها پیدا کنند و آنها را نام ببرند.
بیشتر بچهها شش تا دوازده سال سن داشتند.
بلندخوانی “کنسرت آقای خرس”.
درباره معنی کنسرت، سازهایی که بچهها میشناسند و طرز نواختنشان صحبت کردیم. نقاشی و متن کتاب برای بچهها هیجانانگیز و جذاب بود و حس خرس و کارهای او را با دقت دنبال کردند.
بعد از بچهها پرسیدم بازهم کتاب بخوانیم یا کار دیگری مثل نقاشی انجام دهیم؟ بچهها گفتند: یک کار دیگر انجام دهیم. خودشان میز و صندلی آوردند و قرار شد هرکس خودش را با حیوان خانگی موردعلاقهاش نقاشی کند، یا خودش را بهتنهایی با دستهای گشوده و اگر دوست داشتند، خانواده و دوستانشان را هم با دستهای گشوده نقاشی کنند. سپس هرکسی پیکرههای خود را دور بری کرد و با چسب دستهای هر گروه از آدمها را به هم چسباندیم. سپس مسعود یک روباه اوریگامی را که بلد بود به همه بچهها یاد داد. بچهها نقاشیهای کوچکی کشیدند و در داخل تای روباه گذاشتند تا به خانه ببرند.
مربی: لاله ضیایی
محل اجرا: خانهی توانمندسازی مادران دایان، قلعه مرغی
بیشتر بخوانید: