کتاب: مرغ سرخ پاکوتاه، رفتم به باغی
از هفته پیش به فکر این بودیم که چه کتابهایی را برای بچههای بهزیستی بلندخوانی کنیم (با توجه به اینکه جلسه قبل یکی دو تا از دخترهای گلمان چندان مایل به همکاری نبودند و حس کردیم که کمی خجالتی هستند و اعتمادبهنفس ضعیفی دارند و به همین علت بلند خوانی کتاب المر را انتخاب و اجرا کردیم) من و خانم عرفانی طبق روال هر دوشنبه و چهارشنبه، که برای ثبتنام به مدرسه میرفتیم همدیگر را دیدیم و با مشورت هم و با توجه به روحیات بچههای بهزیستی و رفع مشکل آن دو دختر دوستداشتنی قرار را براین گذاشتیم که بهمنظور افزایشجو شادی و همکاری در میان این عزیزان کتاب مرغ سرخ پاکوتاه و رفتم به باغی بلندخوانی شود. اما با توجه به اینکه بچههای بهزیستی اکثراً والدین خود را ازدستدادهاند لازم میدانستیم کتابی هم در مورد مرگ برایشان بخوانیم اما کتاب مدنظر خانم عرفانی کتاب خداحافظ راکون پیر بود قبلاً آن را برای بچههای مدرسه خوانده بود اما جزو کتابهای با من بخوان نبود.
اما متأسفانه به علت فوت همسر یکی از همکاران موفق به اجرای این طرح در روز مقرر نشده و تصمیم بر آن شد که چهارشنبه ۹۸/۵/۲خدمت بچههای بهزیستی برسیم (تغیر زمان را به اطلاع خانم عسکری که شیفت او روز ایشان بود رساندیم و این خانم بزرگوار مثل سری قبل از شنیدن خبر آمدن دوباره ما به مرکز بسیار خوشحال شدند و ما در کنار این خبر به ایشان یادآوری کردیم که بچهها ماسکهای المر را آماده کنند و بالاخره روز موعد فرارسید. چهارشنبه بود و روز رفتن به مدرسه وسایل موردنیاز را از مدرسه به خانه بردیم و طبق قرار قبلی من و خانم عرفانی به بهزیستی رفته و با استقبال گرم بچهها روبهرو شدیم، اما صحنه جدیدی که توجه ما را به خود جلب کرد حضور ۲نوزاد دختر دوقلو ۲ماهه بامزه تازهوارد بود، حضورشان در این مرکز باعث ناراحتیمان شد چراکه به دلیل اعتیاد پدر و مادر هر دو کودک معتاد و به بهزیستی منتقلشده بودند البته چون فقط مرکز استان شیرخوارگاه دارد قرار بود یکشب بیشتر مهمان بچهها نباشند و فردا به کرمان منتقل شوند. بچهها با شور و شوق خاصی ماسک المر را به ما نشان دادند، تشویقشان کردیم و به دنبال فرصتی بودیم که از ماسکهای آنها در برنامه امروز استفاده کنیم. از خانم عسکری جهت اجرای برنامه یک میز درخواست کرده و بچهها به دنبال سر ما وارد اتاق ایشان شدند و با کمک همگی میز اتاقشان را جمعوجور کرده و با مشارکت بچهها صحنه را آماده کردیم آنها باذوق فراوان آماده شنیدن قصه بودند. خانم عرفانی شروع به بلندخوانی کتاب مرغ سرخ پاکوتاه کردند. حین بلندخوانی از بچهها میخواستیم بهمنظور فراهم شدن جو صمیمیت بعضی از قسمتها را با ما تکرار کنند. بعدازآن از چند نفر از بچهها خواستیم که نمایش را اجرا کنند، دو تا از دخترهای که در موردشان صحبت کردم نسبت به قبل خیلی بهتر شده بودند اما همچنان کم رو و کمحرف … خانم عرفانی برای اینکه به بچهها نزدیکتر شود خودش اجرای نقش مرغ سرخ پاکوتاه را به عهده گرفت و در کنار بچهها در پشت میز قرار گرفت و با بلندخوانی بنده نمایش را اجرا کردند. مخاطبین با دقت و ذوق فراوان گوش میدادند و بعد از اجرای نمایش همچنان شعرهای کتاب را تکرار میکردند. در ادامه از بچهها سؤال شد که آیا مایل به شنیدن یک متل هستند و برای فهم بیشتر آنها شعر اتلمتل توتوله را مثال زدیم بازهم مشتاق شنیدن کتاب بعدی شدند.
با کمک بچهها برای نمایش رفتم به باغی عروسک (دیو) را آماده کردیم و خانم عرفانی شروع به خواندن کتاب کردند و اینجا بهترین زمان برای استفاده از ماسکهای ساختهشده دخترها بود. دو نفر از بچهها با زدن ماسکها در پشتصحنه قرار گرفتند و زمان آن بود که پای دو تا بچههای کمرو و کمحرف هم به اجرای نمایش بازکنیم با این بهانه که همه شما تا الان اجرا داشتید والان حق این دو تا دوستتان هست که وارد صحنه شوند، کلی خندیدند و متوجه بهبود وضع روحی آنها شدیم. در پایان چون برای جلسه بعد کتاب داستانکهای خرگوش حکیم را در نظر داشتیم با ارائه الگو و مقوا نحوه ساخت ماسک خرگوش را به بچهها توضیح دادیم و خواستیم که با کمک یکی از هماتاقیشان که دانشجو بود ماسک را برای جلسه بعد آماده کنند. در پایان به هرکدام از این عزیزان هدایایی اهدا شد. لازم به ذکر هست به علت ضیق وقت موفق به خواندن کتاب راکون پیر نشدیم و به جلسه آینده موکول شد. در پایان بچهها با بستنی از ما پذیرایی کردند (در این مراکز اصولاً بهمنظور آموزش آداب اجتماعی بعضی از کارها به بچهها محول میشود) و خلاصه آن روز را با ساز گریه آن دو کودک که به علت اعتیاد ناخواسته مرتب گریه میکردند گذراندیم. موقع خداحافظی دوباره کاممان با بستنی شیرین شد.
مربی: سهیلا خضری، زهرا عرفانی
محل اجرا: خوابگاه بهزیستی ملیکا، سیرجان
بیشتر بخوانید:
- ترویج بلندخوانی، سیرجان، امرداد ۹۸
- بلندخوانی کتاب قورباغه و آواز پرنده، سیرجان، امرداد ۹۸
- بلندخوانی کتاب نقطه، سیرجان، امرداد ۹۸