کتاب مامان خوکی را با بچهها بلندخوانی کردیم. ابتدا با معرفی نویسنده، تصویرگر، مترجم و کار هر یک از آنها و عنوان کتاب خواندن داستان را آغاز کردیم کمی در مورد مشخصات ابتدائی خوک گفتوگو کردیم.
در حین بلندخوانی معنی کلماتی که برای بچهها گنگ بود مثل نازپرورده و… توضیح داده شد. در مورد فواید نظافت هم به گفتوگو پرداختیم. نوشتههای کتاب را با تصاویر پیش بردیم مثل تفاوت گرگ وقتی قبل و بعد از حمام رفتنش باهم مقایسه کردیم.
در پایان فعالیت وقتی از بچهها سؤال کردم به نظرشان چرا مامان خوکی از بچهها خواست بروند برای خود خانه بسازند گفتند: برای اینکه دیگر بزرگشدهاند و میخواست خانهای برای خودشان داشته باشند و در مورداحساس بچه خوکها گفتند: اولش ناراحت شدند ولی بعد که مادرشان بغلشان کرد و گفت: آنها را تنها نمیگذارد راضی شدند در مورد اینکه برای چه باید خانه بسازیم گفتند: برای اینکه از سرما و گرما در امان باشیم و استراحت کنیم در مورد انواع خانه و توجه به شرایط آبوهوا، نوع زندگی در ساختن خانه به بحث و گفتوگو پرداختیم. مثلاینکه درجاهای پرباران خانهها شیبدار و درجاهای گرم برای خنک ماندن خانهها گنبدی شکل است و عشایر به دلیل کوچ با برپا کردن چادر برای خود خانه و استراحت گاه میسازند.
در پایان فعالیت در مورد وظایف مادر در خانه صحبت کردیم و از بچهها خواستم یک کارتپستال برای مادرشان با خلاقیت خود برای تشکر از زحماتشان به همراه یک جمله محبتآمیز درست کنند.
مربی: فاطمه پور بایرام
محل اجرا: موسسه توانمندسازی مهروماه، فرحزاد، تهران