استان اصفهان، شهرستان خوانسار، ۱۰ آذر ماه
نام مربی: رحمانی
نام کتاب: میخواهم پاندا را نجات بدهم
گروه سنی: ۸ ساله
تعداد دانش آموزان: ۱۰ نفر
گزارش کار از زبان مربی:
در ابتدا به همراه بچهها شعر سلام و ورزش را خواندیم، من کتاب میخواهم پاندا را نجات بدهم را انتخاب کرده بودم که برای بچهها بخوانم ، من شروع کردم به بلندخوانی کتاب و از بچهها در مورد انقراض پرسیدم تعدای از بچهها معنی ان را میدانستند و گفتند که یعنی دیگر از آن حیوان وجود ندارد، سوال دیگری پرسیدم که در کشور ما چه حیوانی منقرض شده؟ بچهها جواب دادند، دایناسور. گفتم دایناسورها که همهجا بودند، از آنها نام حیوانی که مختص کشور ما بوده و منقرض شده را خواستم ولی آنها نمیدانستند، از آنها خواستم تا در این مورد تحقیق کنند و هفته اینده به من اطلاع دهند.
سپس از بچهها پرسیدم در حال انتقراض یعنی چه، آنها جواب دادند یعنی تعداد کمی از آنها باقیمانده، از بچهها پرسیدم نام حیوانی که در ایران درحال انقراض هست را میدانند، آنها جواب آنها یوزپلنگ ایرانی بود.
از آنها پرسیدم از نظر آنها، برای جلوگیری از انقراض یوزپلنگهای ایرانی چهکاری میشود انجام داد؟ بچهها جواب دادند یک قسمت از محیط زندگیشان را تور بکشیم و از یوزپلنگهای ایرانی محافظت کنیم تا کسی به آنها آسیب نزند، تعدادی از بچهها گفتند باید از بچههایش مراقبت کنیم، تعدادی دیگر گفتند باید برای آنها غذا تهیه شود تا گرسنه نمانند.
کتاب را تا آخر برای بچهها خواندم و مشخص بود که خیلی دوست داشتند، برای فعالیت پس از بلندخوانی تصمیم گرفتم به بچهها، پیدا کردن اطلاعات و تحقیق از داخل دایراهالمعارف را آموزش بدهم، اول از بچهها پرسیدم که میدانید پوستر چیست؟ بچهها جواب دادند یک عکس است. به آنها توضیح دادم که پوستر میتواند یک عکس باشد که با نوشتن یک پیام کوتاه در زیر آن اطلاعاتی را به خواننده می دهد، به بچهها گفتم حالا ما میخواهیم به صورت گروهی پوستر حیوانات را بسازیم، کتابهای دایرهالمعارف را آوردم به آنها یاد دادم بهچهصورت از داخل فهرست، کلمه مورد نظر را پیدا کنند و چه اطلاعاتی مورد نیاز است، برای بچهها چون بار اولشان بود که دایرهالمعارف میدیدند، کار با آن بسیار جالب بود، آنها را گروهبندی کردم و قرار شد حیوان مورد نظرشان را پیدا کنند، از آنجایی که بچهها عاشق بازی گوتلان شدند ازم خواستند امروز که تعدادشان زیاد است این بازی را انجام دهند، من هم قبول کردم ولی به آنها گفتم اول باید حیوان پوسترتان را انتخاب کنید، بعد از اینکه گروهها مشخص کردند میخواهند در مورد چه حیوانی پوستر درست کنند، برای بازی گوتلان آنهارا به دو گروه تقسیم کردم و حسابی مشغول بازی شدند، پدر و مادرها پشت در کتابخانه منتظر بچهها بودند ولی بچهها بعد از اتمام یک دور از بازی مشتاق ادامه بازی بودند