امروز کتاب خطخطی و خندهاش مترجم مینا پور شعبانی را بلندخوانی کردیم. پرسش و پاسخ با توجه به تصاویر کتاب انجام شد. کودکان درباره قوس دادن ببر گفتند: که میخواهد خستگیاش برود یکی از کودکان گفت: من هم وقتی از خواب بلند میشوم و جونم شل است مادرم مرا نرمش میدهد.
کودکان خود را مثل ببر داستان قوس دادند و خمیازه کشیدند …از جاهایی که ببر به دنبال خندهاش میگشت گفتند: بالای کوهها که سرد و پربرف بود (آشنایی با بالا و پایین سرد و گرم) در بیابان و آشنایی کودک با ( زمینهای بیآبوعلف و خشک و خاکی و گرم) در عمق دریا و آشنایی (با کلمه عمق و اقیانوس ) کودکان گفتند: به ته دریا و یا هر چیزی عمق گفته میشود اقیانوس هم بهجایی که آب زیاد دارد و نام بردن حیواناتی که در اقیانوسها زندگی میکنند. مثل( نهنگ، ماهی،کوسه،و..) و کودکان گفتند: وقتی شادباشیم میخندیم و لبخند دردهانمان است.
صدای آمدن باران را با دستان کوچک کودکان تمرین کردیم و خندیدیم و نقاشی آقا ببر را کشیدیم همچنین نقاشیهای دلخواه و صدای محل زندگی و غذای ببر آشنا شدیم.
مربی: طاهره علیقلی مهربان
محل اجرا: آوای ماندگار، مولوی، تهران