بلندخوانی را با این سوال شروع کردم :
بچه‌ها! آیا میدانید در دل زمین چه چیزهایی وجود دارد ؟
شروع به خواندن کتاب کردم و داستان دو پسر بچه به نام سام و دیو که مشغول کندن زمین شدند تا چیزی خارق‌العاده پیدا کنند.
آن‌ها خیلی تلاش کردند و درست زمانی که نزدیک بود آن چیز را پیدا کنند مسیر را عوض می‌کردند.
بماند که بچه‌ها چقدر حرص می‌خوردند که چرا یک ذره دیگر به کندن زمین ادامه ندادند که الماس را پیدا کنند. و یا چرا از هم جدا شدند و هر کدام به تنهایی یک مسیر رو انتخاب کردند.

در تصاویر کتاب سگی آن دو را همراهی می‌کند و سعی دارد جای آن چیز را به آن‌ها نشان دهد ولی آن دو متوجه نمی‌شوند.

در این کتاب بچه‌ها یاد گرفتند که ممکن است گنج، الماس، نفت، گاز و چیزهای دیگری در دل زمین وجود داشته باشد و ما آن را نبینیم. و همچنین از سگ که حیوان باوفایی است و حس بویایی قوی دارد می‌توان برای خیلی کارها استفاده کرد.
همچنین یاد گرفتند که برای بدست آوردن هر چیزی باید کار کرد و سختی‌ها را تحمل کرد.
و در آخر چیز خارق‌العاده‌ی سام و دیو با هم بودن آن‌ها بود و وقتی که با هم سپری کردند.
در آخر بچه‌های زیادی تک و توک به کتابخانه سر می‌زدند و کتاب زیادی به امانت بردند.

مربیان: فریبا زارعی و هدا خاطری

محل اجرا: کتابخانه با من بخوان ریجاب، شهرستان دالاهو، استان کرمانشاه

بیشتر بخوانید: